p6
p6
جیمین ویو
بلند شدم شت رو میز خوابم برده بود
اما الان رو تختم بغل یه دختر خیلی خوشگل
صبر کن چی ؟
_ ول کن منو
+ چی میگی(خوابالو)
_ تو به چه حق منو بغل میکنی
+ میشه لطفا بخوابی
_ باشه
من عاشق بغلم اما هیچوقت به رو خودم نمیارم خیلی نرم و گرمه حال میده بهم
صبح
جیمین ویو
با نور آفتاب بلند شدم
ا.ت داشت لباساشو در می آورد پس منم خودم و زدم به خواب ولی لای چشمام باز بود و میتونستم به واضح اون سی*نه های گرد و برجسته و بدن سفیدش و ببینم
گرمم شده شت نکنه که نه نه من حالم اوکی
ا.ت رفت داخل حموم منم خیلی کثیف بودم پس رفتم در زدم البته که دست ندارم پس با سر و نوک در زدم
ا.ت ویو
حموم بودم که احساس کردم صدایی میاد مثل دارکوب درو باز کردم جیمین بود
_ منم باهات میام حموم
بدون اینکه حتی بزاره چیزی بگم اومد تو و رفت زیر دوش
_ اخیش حالا بیا بشور منو
+ باشه
داشتم میشستمش چرا انقد آب رفت یهو
جیمین و شستم حالا نوبت خودمه
داشتم موهام و میشستم
جیمین ویو
نشسته بودم رو زمین و اونو نگاه میکردم که یهو با حالت تعجب برگشت سمتم
_ چخه اونور و نگاه کن
+ من اصلا یادم نبود تو آدمی و از همه مهمتر یه پسری گمشو بیرون
_ حالا که خودتو شستی میگی نترس دیگه همه جات و دیدم
+ برو بیرون میگم
_ باشه بابا
رفتم جلو در حموم
_ یه حوله بنداز
یهو از اون حوله گنده ها انداخت روم
بزور ازش اومدم بیرون
_ خوبه قد دوروز خشک شدم ....
جیمین ویو
بلند شدم شت رو میز خوابم برده بود
اما الان رو تختم بغل یه دختر خیلی خوشگل
صبر کن چی ؟
_ ول کن منو
+ چی میگی(خوابالو)
_ تو به چه حق منو بغل میکنی
+ میشه لطفا بخوابی
_ باشه
من عاشق بغلم اما هیچوقت به رو خودم نمیارم خیلی نرم و گرمه حال میده بهم
صبح
جیمین ویو
با نور آفتاب بلند شدم
ا.ت داشت لباساشو در می آورد پس منم خودم و زدم به خواب ولی لای چشمام باز بود و میتونستم به واضح اون سی*نه های گرد و برجسته و بدن سفیدش و ببینم
گرمم شده شت نکنه که نه نه من حالم اوکی
ا.ت رفت داخل حموم منم خیلی کثیف بودم پس رفتم در زدم البته که دست ندارم پس با سر و نوک در زدم
ا.ت ویو
حموم بودم که احساس کردم صدایی میاد مثل دارکوب درو باز کردم جیمین بود
_ منم باهات میام حموم
بدون اینکه حتی بزاره چیزی بگم اومد تو و رفت زیر دوش
_ اخیش حالا بیا بشور منو
+ باشه
داشتم میشستمش چرا انقد آب رفت یهو
جیمین و شستم حالا نوبت خودمه
داشتم موهام و میشستم
جیمین ویو
نشسته بودم رو زمین و اونو نگاه میکردم که یهو با حالت تعجب برگشت سمتم
_ چخه اونور و نگاه کن
+ من اصلا یادم نبود تو آدمی و از همه مهمتر یه پسری گمشو بیرون
_ حالا که خودتو شستی میگی نترس دیگه همه جات و دیدم
+ برو بیرون میگم
_ باشه بابا
رفتم جلو در حموم
_ یه حوله بنداز
یهو از اون حوله گنده ها انداخت روم
بزور ازش اومدم بیرون
_ خوبه قد دوروز خشک شدم ....
۳.۸k
۰۷ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.