فیک تهکوک 💜
فیک تهکوک 💜
پارت۱۰
جونگ کوک با علامت+
تهیونگ با علامت -
گرگان گیر؛
پدر تهیونگ&
از کودکی باهم بودیم تا یک روز...
&بیا باهم صبحونه بخوریم من وایسادم تا تو بیدار شی تا باهم بخوریم
-باشه😞
با پدرم صبحونه خوردیم و رفتم ی دست با کوک بازی کردم
+هییییییی( آه کشیدن)😮💨
-چیه چیشده؟
+هیچ وقت نمیتونم به اندازه تو تو بازی ها قوی باشم😞
-بخاطر این ناراحتی که همه رو من برنده شدم؟
+اره
-خب بگو چی خوشحالت میکنه تا برات انجام بدم
+خریدن شیر موز😂
-پدصگ الان من از کجا برات شیر موز بیارم
+به من چه🤷
-ا به تو چه وایسا الان بهت نشون میدم
خلاصه کوک تهیونگ زدن هم دیگه رو لت پار کردن
+باشه غلط کردم دیگه بدون فکر چیزی بهت نمیگم
-تا تو باشی این شکلی باهام حرف بزنی!
+بزار ی نگاهی به ساعت بندازم
ساعت ۹شب😱😱😱😱 مگه ما چقدر زدیم همدیگه رو گشتیم
-نمیدونم
خب برو بخواب تا خواب های شیر موز ببینی
+حلالت نمیکنم ته
-خب نکن😂
+برو گمشو از اتاقم🔪
-باش رفتم😐😑
پارت بعد در امار۳۶۰
پارت۱۰
جونگ کوک با علامت+
تهیونگ با علامت -
گرگان گیر؛
پدر تهیونگ&
از کودکی باهم بودیم تا یک روز...
&بیا باهم صبحونه بخوریم من وایسادم تا تو بیدار شی تا باهم بخوریم
-باشه😞
با پدرم صبحونه خوردیم و رفتم ی دست با کوک بازی کردم
+هییییییی( آه کشیدن)😮💨
-چیه چیشده؟
+هیچ وقت نمیتونم به اندازه تو تو بازی ها قوی باشم😞
-بخاطر این ناراحتی که همه رو من برنده شدم؟
+اره
-خب بگو چی خوشحالت میکنه تا برات انجام بدم
+خریدن شیر موز😂
-پدصگ الان من از کجا برات شیر موز بیارم
+به من چه🤷
-ا به تو چه وایسا الان بهت نشون میدم
خلاصه کوک تهیونگ زدن هم دیگه رو لت پار کردن
+باشه غلط کردم دیگه بدون فکر چیزی بهت نمیگم
-تا تو باشی این شکلی باهام حرف بزنی!
+بزار ی نگاهی به ساعت بندازم
ساعت ۹شب😱😱😱😱 مگه ما چقدر زدیم همدیگه رو گشتیم
-نمیدونم
خب برو بخواب تا خواب های شیر موز ببینی
+حلالت نمیکنم ته
-خب نکن😂
+برو گمشو از اتاقم🔪
-باش رفتم😐😑
پارت بعد در امار۳۶۰
۶.۵k
۱۱ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.