پارت ❼ «فروخته شده»
پارت ❼ «فروخته شده»
جیمین:بچه ها امروز کجا بریممممم
نامجون:بار خوبه
همه:ارهههه
کوک:خب منم برم به ا.ت بگم
توی اتاق بودم نزدیکای غروب بود بود توی فکر کار کوک بودم اصلا حالم خوب نبود بخاطر دیشب خیلی خسته بودم
که با صدای کوک به خودم اومدم
کوک:خب...بیبی گرل میخایم با اعضا بریم بیرون زود اماده شو
ا.ت:به من نگو بیبی گرل هنوزم اون اتفاق دیشبو یادم نرفتهههه(با بغض میگه)
کوک:خب دیگه بهتره اونو فراموش کنیم توی ماشین بهت توضیح میدن
ا.ت:اوکی(با سردی میگه)
رفتم یه لباس انتخاب کردم و پوشیدمش و اماده شدم رفتم پایین همه رفتن بودن فقط منو کوک بودیم
عررر کوک واقعا جذاب شده بود
رفتیم به سمت پارکینگ عمارت سوار ماشین کوک شدیم و داشتیم میرفتیم یه جایی که نمیدونستم کجاست
بینمون هیچ حرفی رد و بدل نمیشد که من سکوتو شکستم
ا.ت:خب میخواستی راجب دیشب توضیح بدی
کوک:خبببب امممم من سرم درد میکرد و رفتم تا از جین قرص مسکن بگیرم و رفتم و یه قرص بهم داد حالم خوب نبود و اصلا توجه نکردم که چه قرصیه
بعد سرم گیج میرفت و حالم خوب نبود بعد اون کارم یهو به خودم اومدم اصلا نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم
رفتم تا از جین بپرسم اون چه قرصی بود و قرص رو که دیدم روش نوشته بود قرص تحریک کننده
ا.ت:خوبببب پس یعنی همه این کارا زیر سر جین بودههههه
کوک:خوبببب اره یه جورایییی
و رسیدیم به همون سمت بار همیشگی که با یونجی میرفتم واییییی خداااا دلم براش تنگ شدههههه
و همه جلوی در ورودی بار وایساده بودن منتظر ما
ته:بلاخره دو مرغ عشقمون تشریف اوردن
کوک:یاااااااا مرغ عشق خودتییییی
و رفتیم توی بار بوی الکل داشت خفم میکرد نشسته بودم و کوک هم کنارم بود
کوک:دو تا سوجو لطفا
و سوجو رو یه نفس رفت بالا
کوک:من میرم دستشویی و برمیگردم
ا.ت:باش
و یهو دست یکی رو روی رونم حس کردم و........
حمایت🙃
ببخشید دیر به دیر میذارم سعی میکنم که تا فردا پارت بعدی رو اپ کنم
جیمین:بچه ها امروز کجا بریممممم
نامجون:بار خوبه
همه:ارهههه
کوک:خب منم برم به ا.ت بگم
توی اتاق بودم نزدیکای غروب بود بود توی فکر کار کوک بودم اصلا حالم خوب نبود بخاطر دیشب خیلی خسته بودم
که با صدای کوک به خودم اومدم
کوک:خب...بیبی گرل میخایم با اعضا بریم بیرون زود اماده شو
ا.ت:به من نگو بیبی گرل هنوزم اون اتفاق دیشبو یادم نرفتهههه(با بغض میگه)
کوک:خب دیگه بهتره اونو فراموش کنیم توی ماشین بهت توضیح میدن
ا.ت:اوکی(با سردی میگه)
رفتم یه لباس انتخاب کردم و پوشیدمش و اماده شدم رفتم پایین همه رفتن بودن فقط منو کوک بودیم
عررر کوک واقعا جذاب شده بود
رفتیم به سمت پارکینگ عمارت سوار ماشین کوک شدیم و داشتیم میرفتیم یه جایی که نمیدونستم کجاست
بینمون هیچ حرفی رد و بدل نمیشد که من سکوتو شکستم
ا.ت:خب میخواستی راجب دیشب توضیح بدی
کوک:خبببب امممم من سرم درد میکرد و رفتم تا از جین قرص مسکن بگیرم و رفتم و یه قرص بهم داد حالم خوب نبود و اصلا توجه نکردم که چه قرصیه
بعد سرم گیج میرفت و حالم خوب نبود بعد اون کارم یهو به خودم اومدم اصلا نمیفهمیدم دارم چیکار میکنم
رفتم تا از جین بپرسم اون چه قرصی بود و قرص رو که دیدم روش نوشته بود قرص تحریک کننده
ا.ت:خوبببب پس یعنی همه این کارا زیر سر جین بودههههه
کوک:خوبببب اره یه جورایییی
و رسیدیم به همون سمت بار همیشگی که با یونجی میرفتم واییییی خداااا دلم براش تنگ شدههههه
و همه جلوی در ورودی بار وایساده بودن منتظر ما
ته:بلاخره دو مرغ عشقمون تشریف اوردن
کوک:یاااااااا مرغ عشق خودتییییی
و رفتیم توی بار بوی الکل داشت خفم میکرد نشسته بودم و کوک هم کنارم بود
کوک:دو تا سوجو لطفا
و سوجو رو یه نفس رفت بالا
کوک:من میرم دستشویی و برمیگردم
ا.ت:باش
و یهو دست یکی رو روی رونم حس کردم و........
حمایت🙃
ببخشید دیر به دیر میذارم سعی میکنم که تا فردا پارت بعدی رو اپ کنم
۶.۳k
۱۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.