کپشن بخون
بهم گفت: «تا حالا شکار رفتی؟» گفتم «نه». گفت: «من قبلاً میرفتم ولی دیگه نمیرم. آخرین باری که شکار رفتم، شکار گوزن بود. خیلی گشتم تا یه گوزن پیدا کردم. من بهش شلیک کردم؛ درست زدم به پاش؛ وقتی رسیدم بالای سرش هنوز جون داشت، نفس میکشید و با چشمهاش التماس میکرد. زیباییش مسخم کرده بود. حس کردم که میتونه دوست خوبی واسم باشه. میتونستم نزدیک خونه یه جای دنج واسش درست کنم اما خوب که فکر کردم فهمیدم که اینجوری اون گوزن واسه همیشه لنگ میزنه و هر وقت من رو ببینه یاد بلایی میافته که سرش آوردم. از نگاهش فهمیدم بزرگترین لطفی که میتونم در حقش بکنم اینه که یه گلوله صاف تو قلبش شلیک کنم.» بعدش گفت: «تو هیچ وقت نمیتونی با کسی که بدجور زخمیش کردی دوست باشی.»
#قهوهی_سرد
#حقیقتتلخ💔
#تکست_خاص #تکست_ناب #عشق
#قهوهی_سرد
#حقیقتتلخ💔
#تکست_خاص #تکست_ناب #عشق
۳.۷k
۱۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.