عضو هشتم بی تی اس فصل ۲ پارت ۷
سوک هیون:اوکی بیخیال ، بایول شی ، باید یچیزی بهت بگم
بایول:بگو
سوک هیون:قول بده اعصبانی نشی
بایول:قول میدم ، بگو
سوک هیون : من اعضای بِلَک بویز رو برای شام امشب دعوت کردم
بایول:چه غلطی کردی؟ تو که میدونی من چقدر از اونا متنفرم (داد)
سوک هیون: قرار شد اعصبانی نشی دیگههه
بایول: بیا اینجا ببینم ، تو میدونی اونا زیر دست جون وو عن
سوک هیون:الفرار
بایول:بیا اینجا کاریت ندارم
سوک هیون :یا مسیح اصطلاح ایرانی استفاده میکنی بعد کارم نداری؟ (درحال فرار کردن)
(زنگ درو زدن)
بایول:هیننن سوک هیون من میرم تو اتاقم لباس میپوشم ، فقط دلم میخواد ضایف بازی دراری
سوک هیون:باشه برو (رفت درو باز کنه) خوش اومدین ، بیاین تو
؟؟؟:خونه قشنگی سوک هیونا
سوک هیون: لطف داری ولی مال من نیست.....
بایول:مال منه ، خوش اومدین😒
؟؟؟: تو اینجا چیکار میکنی؟😕
بایول:من تو خونه ی خودمم ، بنظرم جای شما اینجا نیست😒
سوک هیون: بایول ! ببخشید ، امروز یکم اعصبانیه ، بشینید
بایول:اره فقط یکم (چشم غره به سوک هیون) سوک هیون زنگ بزن از بیرون غذا بیارن
؟؟؟: شامو پیشتون نمیمونیم ، زحمت نمیدیم (نمیدونم چه اسمی بزارم واسش ، هرچی خودتون خواستین بزارین )
بایول:برای خودمون گفتم😒
(گشادیه ادمین تحسین شدنیه) (وقتی رفتن)
سوک هیون :خیلی بدرفتاری کردی ! (اعصبانی)
بایول: تو دشمنای منو دعوت کردی بعد میخوای دست بوسشونم باشم ؟ (بلند)
سوک هیون:نه هنچین حرفی نزدم گفتم بی احترامی کردی ، خیلی !
بایول: الان من دوستامو دعوت کنم تو بهشون احترام میزاری؟ نه دیگع ، من که میدونم ، کیو گول میزنی؟
سوک هیون : دوستای تو فرق دارن ، اونا یه مشت لوسن که بخاطر قدرتت بهت نزدیک شدن
بایول:اها بعد دوستای تو خیلی خوبن اصلا بخاطر قدرتت بهت نزدیک نشدن ، فقط خودتو میخوان
سوک هیون: اصلا نتیجه بحث با تو چیه؟
بایول: سرویس شدن دهان و دندان (رفت)
سوک هیون : این یچیزی زده ، دیوونه
بایول: دیوونه توام (از تو اتاقش با داد)
سوک هیون: چه زری زد؟ (زیرلب)
بایول:گفتم دیوونه توام (دوباره تو اتاقش با داد)
سوک هیون: توله سگ شنود گزاشتی کنارم؟
بایول: اره
سوک هیون:😐😐😐😐
بایول: یاه یاه یاهههههه (از اتاقش اومد بیرون) من میرم بیرون کار داشتی بزنگ
سوک هیون:اوکی بای
سوک هیون ویو
مثل همیشه ، یه دوربین ریزه میزه توی هودیش گزاشته بودم ، اون واقعا غیر قابل پیش بینیه ، بهش نمیگم ولی واقعا نگرانم ، اون خیلی بازسگر خوبیه ولی من میفهمن کی ناراحته ، همیشه
بایول ویو
رفتم بررون و یکم دور شدم ، دوربینو از تو هودیمو در اوردمو شکوندمش ، واقعا اعصابمو خورد میکنه ، مگه من بچم و حواسم به خودم نیست؟
چرت ترین پارتی که نوشتم رو مشاهده میکنید
بایول:بگو
سوک هیون:قول بده اعصبانی نشی
بایول:قول میدم ، بگو
سوک هیون : من اعضای بِلَک بویز رو برای شام امشب دعوت کردم
بایول:چه غلطی کردی؟ تو که میدونی من چقدر از اونا متنفرم (داد)
سوک هیون: قرار شد اعصبانی نشی دیگههه
بایول: بیا اینجا ببینم ، تو میدونی اونا زیر دست جون وو عن
سوک هیون:الفرار
بایول:بیا اینجا کاریت ندارم
سوک هیون :یا مسیح اصطلاح ایرانی استفاده میکنی بعد کارم نداری؟ (درحال فرار کردن)
(زنگ درو زدن)
بایول:هیننن سوک هیون من میرم تو اتاقم لباس میپوشم ، فقط دلم میخواد ضایف بازی دراری
سوک هیون:باشه برو (رفت درو باز کنه) خوش اومدین ، بیاین تو
؟؟؟:خونه قشنگی سوک هیونا
سوک هیون: لطف داری ولی مال من نیست.....
بایول:مال منه ، خوش اومدین😒
؟؟؟: تو اینجا چیکار میکنی؟😕
بایول:من تو خونه ی خودمم ، بنظرم جای شما اینجا نیست😒
سوک هیون: بایول ! ببخشید ، امروز یکم اعصبانیه ، بشینید
بایول:اره فقط یکم (چشم غره به سوک هیون) سوک هیون زنگ بزن از بیرون غذا بیارن
؟؟؟: شامو پیشتون نمیمونیم ، زحمت نمیدیم (نمیدونم چه اسمی بزارم واسش ، هرچی خودتون خواستین بزارین )
بایول:برای خودمون گفتم😒
(گشادیه ادمین تحسین شدنیه) (وقتی رفتن)
سوک هیون :خیلی بدرفتاری کردی ! (اعصبانی)
بایول: تو دشمنای منو دعوت کردی بعد میخوای دست بوسشونم باشم ؟ (بلند)
سوک هیون:نه هنچین حرفی نزدم گفتم بی احترامی کردی ، خیلی !
بایول: الان من دوستامو دعوت کنم تو بهشون احترام میزاری؟ نه دیگع ، من که میدونم ، کیو گول میزنی؟
سوک هیون : دوستای تو فرق دارن ، اونا یه مشت لوسن که بخاطر قدرتت بهت نزدیک شدن
بایول:اها بعد دوستای تو خیلی خوبن اصلا بخاطر قدرتت بهت نزدیک نشدن ، فقط خودتو میخوان
سوک هیون: اصلا نتیجه بحث با تو چیه؟
بایول: سرویس شدن دهان و دندان (رفت)
سوک هیون : این یچیزی زده ، دیوونه
بایول: دیوونه توام (از تو اتاقش با داد)
سوک هیون: چه زری زد؟ (زیرلب)
بایول:گفتم دیوونه توام (دوباره تو اتاقش با داد)
سوک هیون: توله سگ شنود گزاشتی کنارم؟
بایول: اره
سوک هیون:😐😐😐😐
بایول: یاه یاه یاهههههه (از اتاقش اومد بیرون) من میرم بیرون کار داشتی بزنگ
سوک هیون:اوکی بای
سوک هیون ویو
مثل همیشه ، یه دوربین ریزه میزه توی هودیش گزاشته بودم ، اون واقعا غیر قابل پیش بینیه ، بهش نمیگم ولی واقعا نگرانم ، اون خیلی بازسگر خوبیه ولی من میفهمن کی ناراحته ، همیشه
بایول ویو
رفتم بررون و یکم دور شدم ، دوربینو از تو هودیمو در اوردمو شکوندمش ، واقعا اعصابمو خورد میکنه ، مگه من بچم و حواسم به خودم نیست؟
چرت ترین پارتی که نوشتم رو مشاهده میکنید
۳.۵k
۰۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.