part15

داریم میایم تو راهیم
-باشه، دستت چطوره؟!
*خوبم میام برات تعریف میکنم
-اوکی منتظرم
تهیونگ اومد و بسته قرصام تو دستش بود
=بفرمایید اینم قرصات
*ممنون
=دیگه گمشون نکنیا
*باشه
بعد معاینه دکتر رفتار تهیونگ یهویی عوض شد انگار که بهش ارام بخش زده باشن، رسیدیم خونه ( راوی: خوابگاه، پسرا هرکدوم خونه دارن ولی بیشتر وقتشونو تو خوابگاه میگذرونن) تهیونگ ماشین رو جلوی در خوابگاه نگه داشت
=خب رسیدیم
*تو مگه نمیای؟
=راستش نه
*چرا؟!
=😐(نگاهی پر ازتعجب)
*عع.. اصلا... اصلا به من چه هرجا میخوای برو خوش بگذره 😅 خدافظ
=😂خدافظ
*راستی... ممنون
=خواهش میکنم
از تهیونگ خداحافظی کردمو رفتم تو دَرو باز کردم که سونلی یهو پرید جلوم
+سلااام
*وای... زهرماررررر(دستشو گذاشته رو قلبش و ترسیده)
+چطوری؟ دستت چطوره؟! خوب شدی؟ تهیونگ کجاس؟
*سون لی یه نفس بکش عزیزم بزار من برسم بعد بازپرسی کن
+ببخشید 😅
کی را: رفتم تو اشپزخونه پسرا اونجا بودن صبحونشون رو تموم کرده بودن داشتن میرفتن
جیمین: دستت چطوره؟
جی هوپ: دختر چرا مراقب نیستی
جین: تو دیگه حق استفاده از چاقو رو نداری
نامجون: واقعا دختر بی احتیاطی هستی
*یـاااااا چخبرتونه چیزی نشده که من حالم خوبه دستمم اوکیه چیزی مهمی نبود
جی هوپ:میدونی اگه تهیونگ نبود الان سکته کرده بودم!!!
*عاااممم خب چرا؟
جیمین: شوخی نکن تو عضو مهم گروهی خره
*خب از این به بعد بیشتر حواسمو جمع میکنم خوبه؟
جین: بیشتر از بیشتر باید حواست جمع باشه
نامجون: حالا که مطمئن شدم حالت خوبه با خیال راحت میرم به کارام برسم
جین: منم باید برم کمپانی
جی هوپ: منم میام
*اوکی خداحافظ
پسرا رفتن کمپانی فقط منو جیمین تو اشپزخونه موندیم
*جیمین شوگا رفته کمپانی؟
جیمین: نخیر اقا خواب تشریف دارن
*جدی؟؟! 😃
جیمین:اره
*اوکی من میرم پیش شوگا
جیمین:خدا بخیر کنه
کی را: درو باز کردم دیدم خرسه گنده بی ریختی روی تختش خوابه پارچ آبو برداشتم و.....
ادمین: کرم درونم فعال شد فعلا تا اینجا بستونه😂