پارت3
پارت3
کای: دخترم یه مَردی به نام کیم تهیونگ با نو میخوابه و به من پول میده
ا/ت: چ.. چی؟ چییی میگی ماله خودتت مرتیکههه
کای: خفهه شوو همین کهه گفتمم
ا/ت: به چههه حقییی هااا به چه حقی میخوای منو بدی به اوناا تو برای منن پدری کردی؟ از 5 سالگی نه منن تورو دیدم نه تو منوو
کای: خفه شو دختره هرزه منم نیومدم ببینمتت اومدم اینو بگم الانم ادمای کیم تهیونگ میان میبرنت و باید کیم تهیونک و ارباب صدا بزنی
ا/ت خفه شو من جایی قرار نیس برم و به اون مرتیکه هم ارباب نمیگمم
چندتا ادم مصلح درو میشکونن و وارد خونه میشن و تورو میبرن
ا/ت: نههه نهههه باباا نهه اینکارو با من نکننن نهههه
و بیهوشت میکنن
وقتی به هوش میایمیبینی تو یه اتاق درو پیتی ای و پامیشی
ا/ت:
اخخخ سرمم ایی
میره درو باز میکنه که..
ای... اینن در جرا باز نمیشههه چراا قفلهه
درو پشت سر هم باز و بسته میکنههه
کمککککک کمکککک
یدفعه در باز میشه و یه مَرده میاد تو
مَرده: ارباب میخواد ببینتت
و منو میبرنن تو اتاق و پرت میکنن زمین و میرن بیرون
تهیونگ:
منتظر اون دختر هرزه بودم که درو زدن و پرتش کردن تو اتاق
ا/ت: پرتم مردن رو زمین و وقتی سرمو بردم بالا ارباب و دیدم واو چه جذابه
تهیونگ: یجوری نگام میکرد انگار ادم ندیدس
تهیونگ: چرا اینطوری نگا میکنی؟ مگه ادم ندیدی؟
ا/ت: چرا من و اوردین اینجا؟
تهیونگ: انگار بهت نگفتن؟
ا/ت: تنها کسی که بهم گف کسی بود که منو تو 5 سالگی ولم کرد و تازه الان اومده اینو میگه
تهیونگ: خب بگو ببینم
ا/ت: چیو؟
تهیونگ: با کره ای؟
ا/ت: ا.. اره
کای: دخترم یه مَردی به نام کیم تهیونگ با نو میخوابه و به من پول میده
ا/ت: چ.. چی؟ چییی میگی ماله خودتت مرتیکههه
کای: خفهه شوو همین کهه گفتمم
ا/ت: به چههه حقییی هااا به چه حقی میخوای منو بدی به اوناا تو برای منن پدری کردی؟ از 5 سالگی نه منن تورو دیدم نه تو منوو
کای: خفه شو دختره هرزه منم نیومدم ببینمتت اومدم اینو بگم الانم ادمای کیم تهیونگ میان میبرنت و باید کیم تهیونک و ارباب صدا بزنی
ا/ت خفه شو من جایی قرار نیس برم و به اون مرتیکه هم ارباب نمیگمم
چندتا ادم مصلح درو میشکونن و وارد خونه میشن و تورو میبرن
ا/ت: نههه نهههه باباا نهه اینکارو با من نکننن نهههه
و بیهوشت میکنن
وقتی به هوش میایمیبینی تو یه اتاق درو پیتی ای و پامیشی
ا/ت:
اخخخ سرمم ایی
میره درو باز میکنه که..
ای... اینن در جرا باز نمیشههه چراا قفلهه
درو پشت سر هم باز و بسته میکنههه
کمککککک کمکککک
یدفعه در باز میشه و یه مَرده میاد تو
مَرده: ارباب میخواد ببینتت
و منو میبرنن تو اتاق و پرت میکنن زمین و میرن بیرون
تهیونگ:
منتظر اون دختر هرزه بودم که درو زدن و پرتش کردن تو اتاق
ا/ت: پرتم مردن رو زمین و وقتی سرمو بردم بالا ارباب و دیدم واو چه جذابه
تهیونگ: یجوری نگام میکرد انگار ادم ندیدس
تهیونگ: چرا اینطوری نگا میکنی؟ مگه ادم ندیدی؟
ا/ت: چرا من و اوردین اینجا؟
تهیونگ: انگار بهت نگفتن؟
ا/ت: تنها کسی که بهم گف کسی بود که منو تو 5 سالگی ولم کرد و تازه الان اومده اینو میگه
تهیونگ: خب بگو ببینم
ا/ت: چیو؟
تهیونگ: با کره ای؟
ا/ت: ا.. اره
۳۴.۶k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.