مرحله پنجم اعزاداری ادامه پارت 98
مرحله پنجم اعزاداری ادامه پارت 98
یونجون ـ شما تهیونگ نیستین؟
تهیونگ ـ خودمم، رانگ بهم گفت که این کاغذ رو به یونجو بدم
کاغذو ازش گرفتم بنظر میرسید نامه نوشته
تهیونگ ـ خب یونجو، تو مبتلا به آسم هستی. برات یه اسپری نوشتم که باید تهیه کنی و وقتی دیدی به زور داری نفس میکشی یا تپش قلب شدید گرفتی باید دوبار ازش استفاده کنی
ـ بله حتما
تهیونگ ـ کمی دیگه استراحت کن تا وقتی که سِرُمت تموم بشه، و اون ماسک اکسیژن رو هم بزن
ـ اوهوم. ممنون
تهیونگ رفت
ـ فقط یه سوال دارم ازت...
یونجون ـ بپرس
ـ تو نامادریم و ناپدریم رو کشتی؟
یه دونه کامنت بزارید خوب میشه برام:)
یونجون ـ شما تهیونگ نیستین؟
تهیونگ ـ خودمم، رانگ بهم گفت که این کاغذ رو به یونجو بدم
کاغذو ازش گرفتم بنظر میرسید نامه نوشته
تهیونگ ـ خب یونجو، تو مبتلا به آسم هستی. برات یه اسپری نوشتم که باید تهیه کنی و وقتی دیدی به زور داری نفس میکشی یا تپش قلب شدید گرفتی باید دوبار ازش استفاده کنی
ـ بله حتما
تهیونگ ـ کمی دیگه استراحت کن تا وقتی که سِرُمت تموم بشه، و اون ماسک اکسیژن رو هم بزن
ـ اوهوم. ممنون
تهیونگ رفت
ـ فقط یه سوال دارم ازت...
یونجون ـ بپرس
ـ تو نامادریم و ناپدریم رو کشتی؟
یه دونه کامنت بزارید خوب میشه برام:)
۲۲۲
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.