فیک ا/ت و کوکی
ا/ت ویو
نمیدونستم برم یا نه اگه برم ممکنه دوباره یچیزی بگم و اعصابم رو خورد کنه اگه نرم به عشق سابقم پشتِ پا زدم
..
رفتم کافه سئول و یه میز که کنار پنجره بود نشستم
جونگ کوک:ا/ت..
ا/ت:چی میخای بگی؟
_ من.. ب.. بهت علاقه دارم میخام بگم که مسائل گذشته رو ول کن و اینده رو باهم بسازیم..
+ (لبخند ملیح)
بچه ههاااا جئون جونگ کوک اینجاس
کوک ویو:برگشتم و یکی از ساسنگ فن هام رو دیدم، یجی لعنتی(منظورم یجی ایتزی نیست)
تو دیگه چیکار داری
یجی:فک نمیکردم قرار میزاری،، نمیدونستم با مدیر عامل تِ بُم قرار میزاری 😏 اسمت ا/ت بود نه؟
ا/ت:خیلی خوب منو میشناسی؟؟ بر فرض که قرار گذاشتم.. ایا من حق اینو ندارم که از یه مدل بخام تبلیغ کمپانیم رو بکنه.. من واسه ی پروژه جدیدم با آقای جئون قرار کاری گذاشتم و وکیلم هم خبر داره
کوک: یجی، حالا برو به همه بگو قرار گذاشتم.
یجی رفت
کوک :خیلی خوب ضایعش کردی
ا/ت:بهانه ی خوبی هم نگفت، راستش من خیلی وقته که فکر کردم که خیلی زودرنج هستم و اون موقع باید میفهمیدم
اون موقع وقتی به خانواده ام گفتم که وقتی 20 سالم شد میخام باهات ازدواج کنم، فقط پدر خونده ام و برادرم چانیول راضی شدن
وقتی مدل شدی برا ارزوی موفقیت کردم و الان هم به ارزوم رسیدم
اما پیشنهاد الانت رو نمیتونم الان جواب بدم.. میشه وقت بدی..
کوک:راستی چانیول الان کجاس؟
ا/ت: .... زیر خروارها خاک... 2 سال پیش تصادف کرد
کوک:متاسفم.....
لایک کن برادر ❤️🙏
نمیدونستم برم یا نه اگه برم ممکنه دوباره یچیزی بگم و اعصابم رو خورد کنه اگه نرم به عشق سابقم پشتِ پا زدم
..
رفتم کافه سئول و یه میز که کنار پنجره بود نشستم
جونگ کوک:ا/ت..
ا/ت:چی میخای بگی؟
_ من.. ب.. بهت علاقه دارم میخام بگم که مسائل گذشته رو ول کن و اینده رو باهم بسازیم..
+ (لبخند ملیح)
بچه ههاااا جئون جونگ کوک اینجاس
کوک ویو:برگشتم و یکی از ساسنگ فن هام رو دیدم، یجی لعنتی(منظورم یجی ایتزی نیست)
تو دیگه چیکار داری
یجی:فک نمیکردم قرار میزاری،، نمیدونستم با مدیر عامل تِ بُم قرار میزاری 😏 اسمت ا/ت بود نه؟
ا/ت:خیلی خوب منو میشناسی؟؟ بر فرض که قرار گذاشتم.. ایا من حق اینو ندارم که از یه مدل بخام تبلیغ کمپانیم رو بکنه.. من واسه ی پروژه جدیدم با آقای جئون قرار کاری گذاشتم و وکیلم هم خبر داره
کوک: یجی، حالا برو به همه بگو قرار گذاشتم.
یجی رفت
کوک :خیلی خوب ضایعش کردی
ا/ت:بهانه ی خوبی هم نگفت، راستش من خیلی وقته که فکر کردم که خیلی زودرنج هستم و اون موقع باید میفهمیدم
اون موقع وقتی به خانواده ام گفتم که وقتی 20 سالم شد میخام باهات ازدواج کنم، فقط پدر خونده ام و برادرم چانیول راضی شدن
وقتی مدل شدی برا ارزوی موفقیت کردم و الان هم به ارزوم رسیدم
اما پیشنهاد الانت رو نمیتونم الان جواب بدم.. میشه وقت بدی..
کوک:راستی چانیول الان کجاس؟
ا/ت: .... زیر خروارها خاک... 2 سال پیش تصادف کرد
کوک:متاسفم.....
لایک کن برادر ❤️🙏
۸.۶k
۱۴ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.