p4
(شب،شده بود .یونهی رفته بود اب بخوره که اب پرید گلوش یونگی متوجه شد که خاهرش در حال خفه شده )
.
.
.
.
&مامانممن بابااااااااااا
+یااا خدا چیشدهههه
___یونگی چیه پسرم
&داره خفه میشه..هققق
+یونهیییییی (چند تا پشت یونهی میزنه)
جانم جانم خوبی ؟؟؟
_یونهی خوبی؟؟(کوک با اینکه براش دخترش مهم نبود ولی نگرانش شد)
*هقققققق هققققققق
(یونهی خوب شد و همه رفتن خابیدنننن)
.
.
.
.
&مامانممن بابااااااااااا
+یااا خدا چیشدهههه
___یونگی چیه پسرم
&داره خفه میشه..هققق
+یونهیییییی (چند تا پشت یونهی میزنه)
جانم جانم خوبی ؟؟؟
_یونهی خوبی؟؟(کوک با اینکه براش دخترش مهم نبود ولی نگرانش شد)
*هقققققق هققققققق
(یونهی خوب شد و همه رفتن خابیدنننن)
۶.۶k
۰۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.