نور بنفش زندگیم🤤💜
نور بنفش زندگیم🤤💜
#part8
نیکا: ن مرصی
ارسلان: خب موهاتو ببند تا بریم برای شام
نیکا: باشه صب کن
موهامو بالا گوجه ای کردم
خب بریم
ارسلان: باشه
با نیکا رفتیم پایین شام خوردم و رف اتاقش منم رفتم اتاقم ساعت تقریبا 12 بود منتظرش بودم ولی نیمد میخاسم برم دنبالش ولی گفتم میترسم استرس بگیره یا خجالت بکشه پس صب میکنم تا بیاد همینجور نشستم که در اتاقم به صدا در اومد
بیا تو
خدمتکار: اقا خانوم حالش بده
ارسلان: یعنی چی حالش بده
خدمتکار: رفتم اتاقشون که بگم بیان اینجا دیدم رفتن زیر پتو پرسیدم حالتون خوبه گفتن ن نمیدونم چم شده حالت تهوع دارم زانوهام انکار بی حسن
ارسلان: سریع بلند شدم و به سمت اتاقش رفتم در باز بود رفتم داخل
نیکاا نیکا خوبی
نیکا: حالت تهوع دارم
ارسلان: سریع زنگ بزنین دکتر
خدمتکار: چش اقا
ارسلان: نشستم کنارش رو تخت
چیزی نی خوب میشی باشه؟
نیکا: اهوم
ارسلان: دستشو توی دستم گرفتم بعد 20 دیقه دکتر اومد و معاینش کرد
دکتر: غذا چی خوردین
ارسلان: ته چین مرغ با ژله
دکتر: قبلشم چیزی خوردن
ارسلان: قورمه سبزی و کیک شکلاتی دسگه چیزی نخورد
دکتر: خب این غذا باهم سازگاری ندارن برای همینه یه شربت معده براتون مینویسم از داروخونه تهیه کنین خیلی سریع خوب میشین
ارسلان: اما چرا من چیزیم نشد
دکتر: همه معده ها که مثل هم نیست اقای کاشی
ارسلان: درسته ممنون دکتر
دکتر رف
برین دارویی که دکتر گف بخرین
خدمتکار: چش
ارسلان: بهتری
نیکا: یکم حالت تهوع دارم
ارسلان: الان دارو میخوری خوب میشی
#حماینتتت
#part8
نیکا: ن مرصی
ارسلان: خب موهاتو ببند تا بریم برای شام
نیکا: باشه صب کن
موهامو بالا گوجه ای کردم
خب بریم
ارسلان: باشه
با نیکا رفتیم پایین شام خوردم و رف اتاقش منم رفتم اتاقم ساعت تقریبا 12 بود منتظرش بودم ولی نیمد میخاسم برم دنبالش ولی گفتم میترسم استرس بگیره یا خجالت بکشه پس صب میکنم تا بیاد همینجور نشستم که در اتاقم به صدا در اومد
بیا تو
خدمتکار: اقا خانوم حالش بده
ارسلان: یعنی چی حالش بده
خدمتکار: رفتم اتاقشون که بگم بیان اینجا دیدم رفتن زیر پتو پرسیدم حالتون خوبه گفتن ن نمیدونم چم شده حالت تهوع دارم زانوهام انکار بی حسن
ارسلان: سریع بلند شدم و به سمت اتاقش رفتم در باز بود رفتم داخل
نیکاا نیکا خوبی
نیکا: حالت تهوع دارم
ارسلان: سریع زنگ بزنین دکتر
خدمتکار: چش اقا
ارسلان: نشستم کنارش رو تخت
چیزی نی خوب میشی باشه؟
نیکا: اهوم
ارسلان: دستشو توی دستم گرفتم بعد 20 دیقه دکتر اومد و معاینش کرد
دکتر: غذا چی خوردین
ارسلان: ته چین مرغ با ژله
دکتر: قبلشم چیزی خوردن
ارسلان: قورمه سبزی و کیک شکلاتی دسگه چیزی نخورد
دکتر: خب این غذا باهم سازگاری ندارن برای همینه یه شربت معده براتون مینویسم از داروخونه تهیه کنین خیلی سریع خوب میشین
ارسلان: اما چرا من چیزیم نشد
دکتر: همه معده ها که مثل هم نیست اقای کاشی
ارسلان: درسته ممنون دکتر
دکتر رف
برین دارویی که دکتر گف بخرین
خدمتکار: چش
ارسلان: بهتری
نیکا: یکم حالت تهوع دارم
ارسلان: الان دارو میخوری خوب میشی
#حماینتتت
۳۷.۶k
۲۶ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.