پارت۸
پارت۸
ات حاملس وامروز میرن برای تشخیص جنسیت ات از کوک متنفره علامت اجوما*
+حوصلم سر رفته بود کوک نمیزاره پنجره یا برم حیاط راستی کوک شرکته منم گفتم برم حیاط زود برگردم که اجوما گفت
*دختر کجا میرفتی
+حیاط *دخترم خودت میدونی ارباب اجازه نمیده+اره ولی زود برمیگردم اجوما قبول کرد
داشتم قدم میزدم که صدای اربده کوک اومد
کوک عصبانی شد بود
_اینجا چی کار میکنی <داد>
+من حوصلم سرفته بود <ترس>
_من بهت گفتم نباید بیای بیرون وموهاشو گرفت برد اتاق شکنجه وگفت _من میزنم توبشمور اگه یدونه جابیوفته دوباره میزنمت
و ۱ساعت ات داشت کتک میخورد و فقط دستش رو روی شکمش نگه داشته بود تا بچه نمیره و کوک به خودش اومد و به بدن بی جون ات نگاه کرد و زنگ زد دکتر
ات حاملس وامروز میرن برای تشخیص جنسیت ات از کوک متنفره علامت اجوما*
+حوصلم سر رفته بود کوک نمیزاره پنجره یا برم حیاط راستی کوک شرکته منم گفتم برم حیاط زود برگردم که اجوما گفت
*دختر کجا میرفتی
+حیاط *دخترم خودت میدونی ارباب اجازه نمیده+اره ولی زود برمیگردم اجوما قبول کرد
داشتم قدم میزدم که صدای اربده کوک اومد
کوک عصبانی شد بود
_اینجا چی کار میکنی <داد>
+من حوصلم سرفته بود <ترس>
_من بهت گفتم نباید بیای بیرون وموهاشو گرفت برد اتاق شکنجه وگفت _من میزنم توبشمور اگه یدونه جابیوفته دوباره میزنمت
و ۱ساعت ات داشت کتک میخورد و فقط دستش رو روی شکمش نگه داشته بود تا بچه نمیره و کوک به خودش اومد و به بدن بی جون ات نگاه کرد و زنگ زد دکتر
۴.۷k
۲۱ دی ۱۴۰۲