فیک جونگکوک پارت ۱۸
سلام.با اینکه هنوز ناراحتم اومدم پارت ۱۸ رو بنویسم.
قرار بود امروز ا/ت و جونگکوک برن ایران و دوستاشون برگردن کره
تو فرودگاه:
فلیکس :دلمون براتون تنگ میشه
هیونجین:کی برمیگردین کره؟
ا/ت:یه ماه بعد
همدیگرو بغل کردن و لیسا رو بغض گرفته بود.
جونگکوک:الان هواپیمای ما حرکت میکنه دیگه ما بریم.
همه:فعلا خداحافظ
تو هواپیما:
جونگکوک:ببینم اصلا وقتی رسیدیم ایران چجوری خودمونو مخفی کنیم؟
ا/ت:باکت هتت کجاس؟
جونگکوک:ایناها
ا/ت:خب میزاری اونو منم میزارم
(مسیرتون ۳ ساعت بود)
۴۵ مین بعد:
ا/ت:دلم بدجور درد میکنه
جونگکوک:چی شده؟
ا/ت:ببینم جونگکوک امروز چندمه؟
جونگکوک:خب فک کنم ۲۷ مه
ا/ت:نهههه
جونگکوک:هان چیه؟
ا/ت:هیچی هیچی.من باید برم دستشویی
ا/ت پاشد تا بره دستشویی
جونگکوک:ا/ت پشتت خونی شده.حدس زدم.
ا/ت:چی ؟نه بدبخت شدم
جونگکوک:کتت رو ببند کمرت منم از یه جایی پد گیر میارم.
ا/ت:(خجالت کشیده بود)باشه باشه
جونگکوک:تو برو دستشویی
جونگکوک رفت پیش مهماندار
جونگکوک:ااا ببخشین پد دارین؟
مهماندار:فکر کنم یکی مونده باشه
جونگکوک:ممنون میشم
جونگکوک در زد:ا/ت درو باز کن بدم بهت
ا/ت:پیدا کردی؟باشه
جونگکوک:بگیر
جونگکوک نشست و منتظر ا/ت بود
جونگکوک:بهتری ا/ت؟
ا/ت:دلم درد میکنه خب
جونگکوک:بیا من یه مسکن دارم.
ا/ت:عه .ممنونم
جونگکوک:خواهش میکنم بیبی من
پایان پارت ۱۸
امیدوارم خوشتون اومده باشه
برای پارت بعد ۱۵ لایک
قرار بود امروز ا/ت و جونگکوک برن ایران و دوستاشون برگردن کره
تو فرودگاه:
فلیکس :دلمون براتون تنگ میشه
هیونجین:کی برمیگردین کره؟
ا/ت:یه ماه بعد
همدیگرو بغل کردن و لیسا رو بغض گرفته بود.
جونگکوک:الان هواپیمای ما حرکت میکنه دیگه ما بریم.
همه:فعلا خداحافظ
تو هواپیما:
جونگکوک:ببینم اصلا وقتی رسیدیم ایران چجوری خودمونو مخفی کنیم؟
ا/ت:باکت هتت کجاس؟
جونگکوک:ایناها
ا/ت:خب میزاری اونو منم میزارم
(مسیرتون ۳ ساعت بود)
۴۵ مین بعد:
ا/ت:دلم بدجور درد میکنه
جونگکوک:چی شده؟
ا/ت:ببینم جونگکوک امروز چندمه؟
جونگکوک:خب فک کنم ۲۷ مه
ا/ت:نهههه
جونگکوک:هان چیه؟
ا/ت:هیچی هیچی.من باید برم دستشویی
ا/ت پاشد تا بره دستشویی
جونگکوک:ا/ت پشتت خونی شده.حدس زدم.
ا/ت:چی ؟نه بدبخت شدم
جونگکوک:کتت رو ببند کمرت منم از یه جایی پد گیر میارم.
ا/ت:(خجالت کشیده بود)باشه باشه
جونگکوک:تو برو دستشویی
جونگکوک رفت پیش مهماندار
جونگکوک:ااا ببخشین پد دارین؟
مهماندار:فکر کنم یکی مونده باشه
جونگکوک:ممنون میشم
جونگکوک در زد:ا/ت درو باز کن بدم بهت
ا/ت:پیدا کردی؟باشه
جونگکوک:بگیر
جونگکوک نشست و منتظر ا/ت بود
جونگکوک:بهتری ا/ت؟
ا/ت:دلم درد میکنه خب
جونگکوک:بیا من یه مسکن دارم.
ا/ت:عه .ممنونم
جونگکوک:خواهش میکنم بیبی من
پایان پارت ۱۸
امیدوارم خوشتون اومده باشه
برای پارت بعد ۱۵ لایک
۹.۹k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.