وقتی بردع جنسیش شدی
وقتی بردع جنسیش شدی
p2
ویو جنییونگ
یعنی واقعا اون دخترع خواهر اون عوضیع که داداشی دنبالشع
عالیع حتما اگه به داداش بگم بهم اجازه بدع برم پیش دوستم
ویو ا/ت
پرش زمانی خانه
+هوسوک من اومدم "
صدام توی کل عمارت پیچید حتما شنیدع
~خوش اومدی "
هوم پس هستش
~بیا بالا "
+سلام داداشی"
~سلام خواهر قشنگم چه خبر؟؟ "
+هیچی یه کلاس مث بقیع کلاسا "
~هوم دوست پیدا کردی؟ "
+ارع بابا ماشاالله تا وارد کلاس شدم همه بهم جذب شدن(بلف) "
~ماشاالله یعنی چی؟"
+ایرانیه مهم نیس ٠ وااای راستی امروز یع اتفاقی افتاد!! "
~چه اتفاقی؟؟؟ "
+یه دختره وقتی اسمتو آوردم سرم داد کشید و با عجله رفت"
~ ا... اسم دخترع چی بود "
+ اوم فک کنم کیم جنییونگ "
~ گگفتی کیممممم وااای نع تو دیگع به اون مدرسه نمیریییی "
+ چرااا من اونجا رو دوست دارم "
~ همین که شنیدی ا/ت کاراشو انجام میدم میرع یه مدرسع دیگع "
+ نهههه خسته شدم از بس برام تعییین تکلیف کردی من همونحا میمونم "
ابنو گفتم و و دویدم سمت اتاقم و درو بستم
فردا
از خانه بیرون رفتم دم موقع رفتن داداشی دستمو و منو به سمت خودش کشوند افتادم تو بغلش (منحرف نشو خواهرم)
~کجا؟؟ "
+ مدرسع"
~با چی؟!"
+ با ماشینم مث همیشه "
~نخیرم با ماشینت نمیری خودم میبرمت"
+ عهه چرا؟ "
~یا به اون مدرسه نمیری یا خودم میبرمت "
+ هوف باشع پس بریم "
~ افرین خواهرم خوشگلم"
+ لبخند زوری"
سوار بنز خفن داداش شدم
و راه افتادیم
رسیدم مدرسه تا خود درب ورودی داداش پیشم بود عرکس میدیدش غش و ضعف میکرد براش
پرش زمانی دیروز
خونه کیم
ویو جنییونگ
به محض ورود به کلاس خونه دویدم سمت اتاق داداش
تق
تق
&میتونم بیام تو "
- بیا (سرد)"
وارد اتاق شدم دود سیگار همه جا رو پر کردع بود
و بوی مشروب
روی صفحه دارتش عکس عمون جانگ هوسوک بود و یه 10تایی دارت وسط عکس خوردع بود
- کاری داشتی "
+ اوم ارع راستش دربارع جانگ هوسوکه "
- مگع نگفتم اسم اونو جلو من نیااار؟!!"
&ببخشید فقط خواستم بگم خواهرش توی کلاس ماست "
-چی!!!!! خواهرش!! "
&ب... بله "
-خیلی هم عالی فردا باهم به مدرست میریم "
&چ... چشم"
زمان حال
پایان مدرسه
ویو هوسوک
دم درب مدرسه منتظر ا/ت بودم
ولی هرچی ایستادم و منتظر بودم نیومد...
ادامه دارد
p2
ویو جنییونگ
یعنی واقعا اون دخترع خواهر اون عوضیع که داداشی دنبالشع
عالیع حتما اگه به داداش بگم بهم اجازه بدع برم پیش دوستم
ویو ا/ت
پرش زمانی خانه
+هوسوک من اومدم "
صدام توی کل عمارت پیچید حتما شنیدع
~خوش اومدی "
هوم پس هستش
~بیا بالا "
+سلام داداشی"
~سلام خواهر قشنگم چه خبر؟؟ "
+هیچی یه کلاس مث بقیع کلاسا "
~هوم دوست پیدا کردی؟ "
+ارع بابا ماشاالله تا وارد کلاس شدم همه بهم جذب شدن(بلف) "
~ماشاالله یعنی چی؟"
+ایرانیه مهم نیس ٠ وااای راستی امروز یع اتفاقی افتاد!! "
~چه اتفاقی؟؟؟ "
+یه دختره وقتی اسمتو آوردم سرم داد کشید و با عجله رفت"
~ ا... اسم دخترع چی بود "
+ اوم فک کنم کیم جنییونگ "
~ گگفتی کیممممم وااای نع تو دیگع به اون مدرسه نمیریییی "
+ چرااا من اونجا رو دوست دارم "
~ همین که شنیدی ا/ت کاراشو انجام میدم میرع یه مدرسع دیگع "
+ نهههه خسته شدم از بس برام تعییین تکلیف کردی من همونحا میمونم "
ابنو گفتم و و دویدم سمت اتاقم و درو بستم
فردا
از خانه بیرون رفتم دم موقع رفتن داداشی دستمو و منو به سمت خودش کشوند افتادم تو بغلش (منحرف نشو خواهرم)
~کجا؟؟ "
+ مدرسع"
~با چی؟!"
+ با ماشینم مث همیشه "
~نخیرم با ماشینت نمیری خودم میبرمت"
+ عهه چرا؟ "
~یا به اون مدرسه نمیری یا خودم میبرمت "
+ هوف باشع پس بریم "
~ افرین خواهرم خوشگلم"
+ لبخند زوری"
سوار بنز خفن داداش شدم
و راه افتادیم
رسیدم مدرسه تا خود درب ورودی داداش پیشم بود عرکس میدیدش غش و ضعف میکرد براش
پرش زمانی دیروز
خونه کیم
ویو جنییونگ
به محض ورود به کلاس خونه دویدم سمت اتاق داداش
تق
تق
&میتونم بیام تو "
- بیا (سرد)"
وارد اتاق شدم دود سیگار همه جا رو پر کردع بود
و بوی مشروب
روی صفحه دارتش عکس عمون جانگ هوسوک بود و یه 10تایی دارت وسط عکس خوردع بود
- کاری داشتی "
+ اوم ارع راستش دربارع جانگ هوسوکه "
- مگع نگفتم اسم اونو جلو من نیااار؟!!"
&ببخشید فقط خواستم بگم خواهرش توی کلاس ماست "
-چی!!!!! خواهرش!! "
&ب... بله "
-خیلی هم عالی فردا باهم به مدرست میریم "
&چ... چشم"
زمان حال
پایان مدرسه
ویو هوسوک
دم درب مدرسه منتظر ا/ت بودم
ولی هرچی ایستادم و منتظر بودم نیومد...
ادامه دارد
۴۸۹
۱۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.