در تاریکی،قبل از سپیده دم دلم جانی میخواهد که ضعف روحم را
در تاریکی،قبل از سپیده دم دلم جانی میخواهد که ضعف روحم را پنهان کند؛جان من نباشد،جان کسی باشد که روحم را در اغوش بگیرد و من زخم هایش را ببوسم میخواهم در وجودش غرق شوم و ارام ارام روحم را تقدیمش کنم چشم هایم را ببندم،جانم را هم به او بدهم.
۲.۶k
۲۶ آذر ۱۴۰۳