فیکشن چانیول پارت ۷
شیطنت عشق💋
پارت هفتم
نویسنده:کیم او یون
در اتاقمو باز کردم که با چیز که دیدم یهو چشمام گرد شد
هییینن
_اومو ترسیدی😏
با عصبانبت جلو رفتم و کیفمو انداختم رو صندلی های کناری جلوی میز وایسادم دستمو محکم کوبیدم و خم شدم
تو داری دیدی خونمو به جوش میاریییی
انقدر نیا تو مخممم
خم تر شدم و نزدیک تر شدم
فهمیدی؟؟؟
یهو متوجه فاصله های صورتمون شدم
همش پنج سانت
متوجه تعجب ار کار خودم شد و بهم پوزخند زد دستاشو اورد جلو دستامو کشید جلو تر که باعث شد برم جلوتر
هینی از تعجب کردمو سعی کردم خودمو عقب بکشم ولی شت
اون خیلی قوی بود
چانیول:میون کوچولو سعی نکن با من در بیوفتی
خسارت زیادی داره ها😏
دستامو ول کرد و با همون پوزخندش اتاقو ترک کرد
خاک بر سرت میون خاک بر سرت اخه دختر این چه کاری بود کردی
اخر خودم کار دست خودم میدم
کیفمو برداشتمو کنار روی میز گذاشتم و مشغول بررسی پرونده ها....
ادامه داره...♡
کپی ممنوع×
خوشتون اومد؟
لایک و کامنت بزارید لطفا(:
اسکی نیست پیج دوممه
پارت هفتم
نویسنده:کیم او یون
در اتاقمو باز کردم که با چیز که دیدم یهو چشمام گرد شد
هییینن
_اومو ترسیدی😏
با عصبانبت جلو رفتم و کیفمو انداختم رو صندلی های کناری جلوی میز وایسادم دستمو محکم کوبیدم و خم شدم
تو داری دیدی خونمو به جوش میاریییی
انقدر نیا تو مخممم
خم تر شدم و نزدیک تر شدم
فهمیدی؟؟؟
یهو متوجه فاصله های صورتمون شدم
همش پنج سانت
متوجه تعجب ار کار خودم شد و بهم پوزخند زد دستاشو اورد جلو دستامو کشید جلو تر که باعث شد برم جلوتر
هینی از تعجب کردمو سعی کردم خودمو عقب بکشم ولی شت
اون خیلی قوی بود
چانیول:میون کوچولو سعی نکن با من در بیوفتی
خسارت زیادی داره ها😏
دستامو ول کرد و با همون پوزخندش اتاقو ترک کرد
خاک بر سرت میون خاک بر سرت اخه دختر این چه کاری بود کردی
اخر خودم کار دست خودم میدم
کیفمو برداشتمو کنار روی میز گذاشتم و مشغول بررسی پرونده ها....
ادامه داره...♡
کپی ممنوع×
خوشتون اومد؟
لایک و کامنت بزارید لطفا(:
اسکی نیست پیج دوممه
۵.۲k
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.