پارته آخر
دکتر میاد
ا/ت=چیشد حالش خوبه؟
دکتر=متاسفم...
خود به خود اشکات میاد و هیچی نفهمیدی
ا/ت=ا.اونـ...
دکتر=نتونستیم نجاتش بدیم💔
از حال میری و وقتی بیدار میشی میبینی رو تخته بیمارستانی
یاده مرگه تهیونگ میوفتی و همینوری گریه میکنی
ا/ت=ا.اون...نرفته!😭😭😭😭😭💔
پرستار میاد و میبینه حالت خوب نیست
پرستار=عزیزم!؟
ا/ت=واقعا مرده؟؟؟
پرستار=کی؟
ا/ت=ج.جئون جانگکوک
پرستا=شما خانوم جئون هستین؟
ا/ت=قرار.............بود............باشم.........💔
پرستار=عزیزم...متاسفم
ا/ت=م.من حالم خوب نیست...میخوام یکم راه برم
پرستار=باشه
پرستار کمکت میکنه و میری رو پشته بوم ولی باهات نمیاد
سرم و از خودت جدا میکنی و لبه ساختمون وایمیستی
ا/ت=بدونه اون...نمیتونم💔
کنارت کوک و میبینی
ولی عینه پودر غیب میشه
ا/ت=ببخشید...عشقم💔
خودت و رها میکنی و میوفتی
اشکات تو آسمون بودن
میوفتی و یهو چشمات و باز یمکنی و جیغ میزنی
کوک=ا/ت؟؟؟؟؟
زنو شوهر بودین و ساعت سه شب از خواب پریده بودی
محکم کوک و بغل میکنی
ا/ت=از پیشم نرو😭💔
کوک بغلت میکنه
کوک=من پیشت میمونم...نترس...خواب بود همش
لبه همو میبوسین
پایان😄❤
ا/ت=چیشد حالش خوبه؟
دکتر=متاسفم...
خود به خود اشکات میاد و هیچی نفهمیدی
ا/ت=ا.اونـ...
دکتر=نتونستیم نجاتش بدیم💔
از حال میری و وقتی بیدار میشی میبینی رو تخته بیمارستانی
یاده مرگه تهیونگ میوفتی و همینوری گریه میکنی
ا/ت=ا.اون...نرفته!😭😭😭😭😭💔
پرستار میاد و میبینه حالت خوب نیست
پرستار=عزیزم!؟
ا/ت=واقعا مرده؟؟؟
پرستار=کی؟
ا/ت=ج.جئون جانگکوک
پرستا=شما خانوم جئون هستین؟
ا/ت=قرار.............بود............باشم.........💔
پرستار=عزیزم...متاسفم
ا/ت=م.من حالم خوب نیست...میخوام یکم راه برم
پرستار=باشه
پرستار کمکت میکنه و میری رو پشته بوم ولی باهات نمیاد
سرم و از خودت جدا میکنی و لبه ساختمون وایمیستی
ا/ت=بدونه اون...نمیتونم💔
کنارت کوک و میبینی
ولی عینه پودر غیب میشه
ا/ت=ببخشید...عشقم💔
خودت و رها میکنی و میوفتی
اشکات تو آسمون بودن
میوفتی و یهو چشمات و باز یمکنی و جیغ میزنی
کوک=ا/ت؟؟؟؟؟
زنو شوهر بودین و ساعت سه شب از خواب پریده بودی
محکم کوک و بغل میکنی
ا/ت=از پیشم نرو😭💔
کوک بغلت میکنه
کوک=من پیشت میمونم...نترس...خواب بود همش
لبه همو میبوسین
پایان😄❤
۱۵۹.۴k
۱۰ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.