•husband are attarctive•

2:parte>
¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥



-:به به چه بویی
-:وایی داری کوکی درست میکنی(باخنده و خوشحالی)
+:اره،گفتم اینجوری حرفی که زدم رو برات جبران کنم
-:بیبی من بهت گفتم اشتباهی شده
-:ولش کن بیا فراموشش کنیم بیبی
+:آره عزیزم
کوک وقتی که گفت بیا فرامشش کنیم خیالم راحت شد
-:بیبی میگم کارت تمام شد بیا داخل اتاق کارت دارم
+: خب چه کاری الان بگو
-:خب الان که نمیشه بزار کوکی ها رو درست کردی‌بهت میگم
+:باشه
ویو ات
با این حرف کوک من یکم نگران شدم وقتی که کوکی ها رو درست کردم جونگ کوک هم داخل آشپزخونه داشت به من نگاه می کرد
-:بیبی درست کردی؟
+: آره عزیزم
-:خب باشه من میرم داخل اتاق تو بعدش بیا
+:اوکی
ویو ات
بعد از اینکه کارم تمام شد رفتم داخل اتاق وارد اتاق که شدن دیدم که کوک داره......


Iike:8
Comment:10

شرطش رسید میزارم 🙂