من و پریسا ترس از خواهرم
من و پریسا چهارشنبه 30/60/13401
پریسا زنگ زد گفت صبحی تو خیابون شعله سمت خیابون شمس .ابجیتو دیدم با یک دختر خانمی بود /گفتم چه شکلی بود بهم گفت خانم عینکی گفتم دختر خالم مهسا بوده هست .هیچی گفتم چی شده گفت بهم زل زده بود .گفتم پریسا چیزی ازت پرسید .گفت نه .گفتم خوب حالا چی شده مگه طوری شده . من گفتم حتما بویی برده من وست دختر دارم .زنگ زدم مطبش بود گفت مریض معاینه میکنم بعد بهت زنگ میزنم داداشی .حدود نیم ساعت بعد گفت اخه دیروز چرا زنگ نزدی مامان دلواپس بود من گفتم زنگ نزنه ببینم توی بی معرفت زنگ میزنی فقط وقتی پول میخوای مامان مامان یا ابجی ابجی میکنی .گفتم دیروز کلا یادم رفت .بعد گفت به درسات برس یللی تللی نکنی و این ترم های اخر بخون معدل خیلی مهمه وبعد گفت برات 4 تومن ریختم تو کارتت تا اخر ترم اسم پول نیاری .خبری نیست .جزوه و کتاب و رفت امدت و ژتونت همه همینه .گفتم اوکی .بعد خداحافظی کردم .ارمان گفت خانم دکتر بودن گفتم اره سلام رسوندن .گفت چی شده گفتم خسیس 4 تومن داده تا ته ترم .گفت خوب از مامانت بگیر .من میدم بعدا میدی گفتم خسیس داره نمیده پول خودش نیست درامد زمین کشاورزیمون هم دستشه .بعد به پریسا گفتم چیزی نیست اصلا معلوم نیست به چی نگاه میکرده دختر
بعدش هم بهش گفتم 4 تومن داده .اونم گفت رهام اصلا حرفشو نزن میخوای برات بزنم تو کارتت .گتم نه بابا از مامانم میگیرم .هیچی گفتم برم براش هدیه بگیرم پست کنم تهران
پریسا زنگ زد گفت صبحی تو خیابون شعله سمت خیابون شمس .ابجیتو دیدم با یک دختر خانمی بود /گفتم چه شکلی بود بهم گفت خانم عینکی گفتم دختر خالم مهسا بوده هست .هیچی گفتم چی شده گفت بهم زل زده بود .گفتم پریسا چیزی ازت پرسید .گفت نه .گفتم خوب حالا چی شده مگه طوری شده . من گفتم حتما بویی برده من وست دختر دارم .زنگ زدم مطبش بود گفت مریض معاینه میکنم بعد بهت زنگ میزنم داداشی .حدود نیم ساعت بعد گفت اخه دیروز چرا زنگ نزدی مامان دلواپس بود من گفتم زنگ نزنه ببینم توی بی معرفت زنگ میزنی فقط وقتی پول میخوای مامان مامان یا ابجی ابجی میکنی .گفتم دیروز کلا یادم رفت .بعد گفت به درسات برس یللی تللی نکنی و این ترم های اخر بخون معدل خیلی مهمه وبعد گفت برات 4 تومن ریختم تو کارتت تا اخر ترم اسم پول نیاری .خبری نیست .جزوه و کتاب و رفت امدت و ژتونت همه همینه .گفتم اوکی .بعد خداحافظی کردم .ارمان گفت خانم دکتر بودن گفتم اره سلام رسوندن .گفت چی شده گفتم خسیس 4 تومن داده تا ته ترم .گفت خوب از مامانت بگیر .من میدم بعدا میدی گفتم خسیس داره نمیده پول خودش نیست درامد زمین کشاورزیمون هم دستشه .بعد به پریسا گفتم چیزی نیست اصلا معلوم نیست به چی نگاه میکرده دختر
بعدش هم بهش گفتم 4 تومن داده .اونم گفت رهام اصلا حرفشو نزن میخوای برات بزنم تو کارتت .گتم نه بابا از مامانم میگیرم .هیچی گفتم برم براش هدیه بگیرم پست کنم تهران
۱۲.۶k
۳۰ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.