Part 30
Part30
تهیونگ: نانا جان الان پاشو صورتتو بشور که شام بخوریم که ۳ ساعت بعد پانسمانتو عوض کنم
نانا: باشه
راوی: نانا رفت صورتشو تو حموم شست که یهو همه چی یادش اومد
نانا ویو: من چه غلطی کردم خدایا من چیمار کردم اون منو بغل کرد هیچ منو بوسید خدایا
راوی : نانا رفت رو تخش و بالشتو گذاشت رو سرش تا جیغ بزنه
نانا ویو: الان من با چه رویی برم پیشش خدایا
تهیونگ: نانا جان الان پاشو صورتتو بشور که شام بخوریم که ۳ ساعت بعد پانسمانتو عوض کنم
نانا: باشه
راوی: نانا رفت صورتشو تو حموم شست که یهو همه چی یادش اومد
نانا ویو: من چه غلطی کردم خدایا من چیمار کردم اون منو بغل کرد هیچ منو بوسید خدایا
راوی : نانا رفت رو تخش و بالشتو گذاشت رو سرش تا جیغ بزنه
نانا ویو: الان من با چه رویی برم پیشش خدایا
۳.۸k
۲۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.