set me free🔪 p5

ا.ت:جیمین

جیمین:جونم

ا.ت:در مورد حرفم فکر کردی؟

جیمین:کدوم؟

ا.ت:طلاقم

جیمین:گفتم فکرشم نکن (عصبی)

ا.ت:جیمین من طلاق میخوام

جیمین:تو غلط کردی

با بالا ترین سرعت روند

ا.ت:جیمین بسه دیگه بسه جیمین سرعتت رو کم کن جیمین هردومون رو میخوای بکشی

جیمین:حرف نزن

ا.ت:باشه باشه فقط آروم برو جیمین میترسم هقققق

جیمین وقتی دید رنگ ا.ت پریده سرعتش رو کم کرد

ا.ت: دیگه اینجوری نرو

جیمین:توهم اعصابم رو خورد نکن

ا.ت:بستنیم مونده

جیمین:آره راستی

جیمین پارک کرد و پیاده شد

ویو ا.ت
من جلوی جیمین سعی میکنم خوشحال باشم ولی درواقع دارم نابود میشم از اونور ننه جن*دش اذیتم میکنه هوففف خداروشکر ۱هفته نیس ریختشو ببینم

(دوستان این فقط فیکه مادر جیمین خیلیییی خوبه همش فیکه ساخته ذهنه)


جیمین:بیا برات بستنی توت فرنگی گرفتم

ا.ت:مرسی

شروع به خوردن کردن و بعد رفتن خونه جیمین میخواست بره سرکارش که ا.ت باهاش رفت خونه جیسو

ا.ت:هقق جیسو چرا باید جیمین به خاطر من بابا نشه لعنت به من(جیسو بلگ پینک نه )

جیسو:خودتو ناراحت نکن شاید ....خب شاید ..یه حکمتی وجود داره

ا.ت:جیسو مامان عوضی جیمین میخواد کاری کنه من از چشم جیمین بیفتم تا جیمین بره با دختر داییش ازدواج کنه منم نمیخوام جلوشو بگیرم

جیسو:از اول مامانش بد بود ....ا.ت

ا.ت:بله

جیسو:نذاری این کارو کنه نذاری جیمین طلاقت بده احمق

ا.ت:به جیمین گفتم طلاق میخوام چند بار میگم ولی قبول نمیکنه

جیسو زد تو سر ا.ت

ا.ت:ایی چرا میزنی حیوون

جیسو:اینو زدم بدونی نباید این کارو کنی

ا.ت:.......