قتی تو ـ؋ـن ساین...✯

قتی‌تو‌ـ؋ـن‌ساین...✯

سلام من ا. ت هستم یه دختری که 4 ساله ارمیه امروز اعضای بی تی اس فن ساین دارن پس قراره منم برم وایییییی قلبم داره میاد دهنم راستی من ایرانیم و بزور اومدم کره و بعد فن ساین باید برگردم ایران

[اعضا هم شاخت دارید]

سریع حاضر شدم و دوییدم سمت جایی که قراره فن ساین باشه
خیلی دیرم شد
(40min)

هف بعد 40 دقیقه رسیدم خداکنه دیر نشده باشه
واییییی به موقعه رسیدم نوبت منه
اول نامجون عرررررررررررررررر لیدر جذاببب(الاهی کوفتت شه)

نامجون: سلام
ا. ت: سلام(زد زیر گریه)
نامجون: خوبی؟ چیشد
ا. ت: هیچوقت فکر نمیکردم شمارو از نزدیک ببینم (همچنان گریه)
نامجون: گریه نکن ارمی خوشگلم(فشار چیست؟)
ا. ت: چشم(لبخند)

{ا. ت رفت با جین صحبت کنه بعدشم با شوگا بعد هوپی بعد جیمین بعدم تهکوک}

ا. ت با همه صحبت کرد الان نوبت جیمینه

«ویو جیمین»

دیدم یه دختری که اصلا شبیه کره ای ها نیس داره میاد تا صحبت کنیم دروغ نگم خوشگلیش بد جور منو شیفته خودش کرد
مغز جیمین: اون یه ارمیه جیمین اروم باششش
قلب جیمین: ولی خیلی خوشگله
مغز جیمین: الان وسط فن ساین شماره میخوای بدی؟
قلب جیمین: اگه ندم دیگه هیچوقت شاید نبینمش
مغز جیمین: الان بخدا روش کراش نزن اصلا خوشگل نیس
قلب جیمین: ولی زیبایش
جیمین: خفه شید دیگههههه
ا. ت:حالتون خوبه؟
(جیمین از صندلیش افتاد)
ا. ت: وای خاک به سرم
جیمین:(ترسیدی؟
ا. ت: چیزیتون نشد؟
جیمین: نه بابا من عادت دارم
اـت: هففف ترسیدم
جیمین: کره ای نیستی؟
اـت: من ایرانیم
جیمین: شنیده بودم زیاد فن دارم اونجا درسته؟
ا. ت: معلومه اونجا همه ارزوشونه تورو ببینن یکیش خودم جیمین: بایست تو بی اتی اس کیه؟
ا. ت: جونگکوک
مغز جیمین: خاک تو سرت ضایع شدی بدبخت 🤣😐
قلب جیمین: ریدی پسرم اما به لاس زدنت ادامه بده افرین
جیمین: عالیه(لبخند ضایع)
ا. ت: خب راستش بایسم تویی خجالت کشیدم بگم
جیمین: خجالت نداره که
ا. ت: البومو امضا میکنی؟
جیمین: اره حتما

(جیمین سریعا شمارشو رو البوم نوشت)

ا. ت: ممنونمم
جیمین: خاهش میکنم راستی کجا زندگی میکنی؟
اـت: ام خب هفته دیگه بر میگردم ایران
جیمین: چی چرا... ببخشید فضول نیستم اما کنجکاو شدم 🤭
ا. ت: چون پدر مادرم بزور اجازه دادن بیام خب من برم پیش تهیونگ وقتم تموم شد
جیمین: مواظب خودت باش ارمی( بلند) دوست دارم(اروم و اهسته)

ادامه دارد.....
بصبرید تا اخر امشب پارت بعدو میزارم