اگ به شوخی بگی حامله ای🗿(کرم داری خواهر؟ 🗿)

اگ به شوخی بگی حامله ای🗿(کرم داری خواهر؟ 🗿)

مایکی: ه... ها؟ عرررررررر اخجوننننننن قودایا شکرتتتتتتت 🗿ا.ت به من همون اوتو سان بگه کافیه، نوموخوام بابایه دونفر باشمااا🗿(ایشون غلطی کردن🗿👍🏻)
🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿
ایزانا: عالیه... فقط ببین باید پرنسس باشه هاااااا من پسر نمیخوام
ا.ت: چشم الان بچه رو تحدید میکنم تو باید دختر باشیاااا
ایزی: افنر 👍🏻🗿(ایشون هم غلطی کردن🗿👍🏻)
🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿
کاکوچو: عاااا اوکی.... صب کن ببینم
از کدوم خریهههههه؟
ا.ت: از خری به نامه کاکوچو هیتو🗿
کاکو: ا.. اما من که...*بیهوش شدن🗿*
ا.ت: اخییی بچم از ذوقه چرتو پرتی کع گفتم غش رف🗿😂
🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿
هانما: خب ببین نه اینکه خوشحال نشدماا تو کوچم عروسیه....
ولی من تا ده ماه *نمیتونم عبادتت کنمممم؟
هعی خودا... باشی
🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿🗿
کازوتورا که داشت شربت میخورد یهو شربت پرید تو گلوش*: چی... داری... میگیییی؟؟*سرفه*
ا.ت: میگم حاملم واضحه😀
کازوتورا: اما... نکنه بچه از مایکیهههههه؟ ارههههههههه؟ الان مایکیو خفه میکنمممممم...
ا.ت: باشه وایسا شوخی کردممم
کازو: چرا نگرانه مایکی ایی؟؟ نکنه روش کراشییی؟؟؟؟ الان کاری میکنم شوخیت واقعی شهههههه کرموووو
ا.ت: سس خوردم کازوتوراااااااااااا کمککککککک
*ولی دیگه رفتیو برایه عبادتو... ۹ماه سختی🗿💔*