عشق سخت پارت ۱۸
خلاصه که خرید میکنن
خب میرن خونه
کلا امروز تموم میشه
فردا صبح
ویو سارینا
بیدار شدم دیدم فلیکس فهمیدم که رفته شرکت
پاشدم کارای مربوط رو انجام دادم و رفتم یه چیزی بخورم
داشتم میز رو جمع میکردم که یکی زنگ در رو زد رفتم در رو باز کنم وقتی باز کردم سیاهی مطلق
ویو فلیکس
کارام تموم شد ساعت نزدیک ۸ شب بود
یه زنگ به سارینا زدم اما جواب نداد دوباره زنگ زدم بازم جواب نداد سریع رفتم سوار ماشین شدم و رفتم خونه
همجا رو گشتم اما نبود رفتم بالا تو اتاق فقط گوشیش پیدا کردم
نمیدونستم چه بلایی سرش اومده که یه پیام برام امد
یونجون بود نوشته بود که اگه عشقتو میخوای تنها بیا به این آدرس
خب میرن خونه
کلا امروز تموم میشه
فردا صبح
ویو سارینا
بیدار شدم دیدم فلیکس فهمیدم که رفته شرکت
پاشدم کارای مربوط رو انجام دادم و رفتم یه چیزی بخورم
داشتم میز رو جمع میکردم که یکی زنگ در رو زد رفتم در رو باز کنم وقتی باز کردم سیاهی مطلق
ویو فلیکس
کارام تموم شد ساعت نزدیک ۸ شب بود
یه زنگ به سارینا زدم اما جواب نداد دوباره زنگ زدم بازم جواب نداد سریع رفتم سوار ماشین شدم و رفتم خونه
همجا رو گشتم اما نبود رفتم بالا تو اتاق فقط گوشیش پیدا کردم
نمیدونستم چه بلایی سرش اومده که یه پیام برام امد
یونجون بود نوشته بود که اگه عشقتو میخوای تنها بیا به این آدرس
۱۳.۴k
۱۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.