مافیا من pt 13
ویو ات
رفتم طبقه ی بالا کمدم و باز کردم توش پر
لباس بود یه لباس خواب برداشتم ( اسلاید بعد)
گذاشتم رو تخت حوصله ی حموم رفتنو
نداشتم ولی خب رفتم حموم و توی وان نشستم
روی شلف ( یادم نمیاد به فارسی چی میشه اینقدر درگیر زبانم😂😭) یه شراب قرمز بود با لیوان باورم
نمیشه یه همچین چیزی تو حموم اتاق گذاشته نمیخپاستم بخورم ولی از طرفی هم خیلی
دلم میخواست پس بازش کردم و تو جامم ریختم
بعد از ۴۰ مین اومدم بیرون لباسارو پوشیدم
میخواستم ببینم کوک در چه حاله پس رفتم پایین و کوک و روی کاناپه دیدم با یه شیشه شراب رو میز
که یهو......
تو خماری بمونین 😎🙄
شرطا ۲۵ تا لایک
۱۰ تا کامنت
دوستون دارم حمایت کنین 🤍✨
رفتم طبقه ی بالا کمدم و باز کردم توش پر
لباس بود یه لباس خواب برداشتم ( اسلاید بعد)
گذاشتم رو تخت حوصله ی حموم رفتنو
نداشتم ولی خب رفتم حموم و توی وان نشستم
روی شلف ( یادم نمیاد به فارسی چی میشه اینقدر درگیر زبانم😂😭) یه شراب قرمز بود با لیوان باورم
نمیشه یه همچین چیزی تو حموم اتاق گذاشته نمیخپاستم بخورم ولی از طرفی هم خیلی
دلم میخواست پس بازش کردم و تو جامم ریختم
بعد از ۴۰ مین اومدم بیرون لباسارو پوشیدم
میخواستم ببینم کوک در چه حاله پس رفتم پایین و کوک و روی کاناپه دیدم با یه شیشه شراب رو میز
که یهو......
تو خماری بمونین 😎🙄
شرطا ۲۵ تا لایک
۱۰ تا کامنت
دوستون دارم حمایت کنین 🤍✨
۵.۵k
۰۶ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.