part10
part10
اییش مسخره همینه؟؟
چقد اسمش وحشتناکه
اینجوری که چیزی نیست یه قطااره
هه از فکرش خندم گرفت نمیدونست بعدش چه خبره تو دلم گفتم ددریا خانم به همین فکر باش
خب استارت خورد حرکت کرد همه شاد و شنگول مخصوصا دریا
اولش چراغونی و سفید بود کم کم وارد تاریکی و ترسناک تر میشد
صداهای خاص و وحشت ناکی میومد که دریا گفت صدا... صدای چی.. چیه
گفتم هییش اروم باش
کم کم صحنه ترسناک شد با نور قرمز و مشکی وحشناک
کلی مجسمه های اسکلت و روح و ج*ن
خودم یه لحظه ترسیدم تازه من دل داشتم
اونقدر تاریک بود که صداشو نمیشنیدم
نمیدیدمش کجاس
فقط صدا جیغ بود
هرچی جلوتر میرفت وحشتناک تر میشد
دریا فقط جیغ میزد و هق هق میکرد
روشناییو دیدم نزدیک تموم شدن بود
اخیییش پیاده شدم دریا هم پیاده شد صورتش قرمززز وااای جر گریه کرده
اینقد ترسیده بود که اصن با من حرف نمیزد/:
به منچه خودت اومدی دختره ی سلیطههههه
گفت: واقعا که
گفتم کی بود اولش میگفت یه قطاره
گفت خب حالا بریم منم کلی مسخره بازی در اوردم و به دریا گفتم یکم انرژی و هیجان واست خوبه
رفتیم و یکم دیگه گشتیم چرخ و فلک سوار شدیم کلی فیلم و عکس گرفتیم
و خسته بودیم یه اسنپ گرفتیم و رفتیم خونه دریا اینا
دریا پیاده شد ازش خداحافطی کردم و
رفتم خونمومون
اییش مسخره همینه؟؟
چقد اسمش وحشتناکه
اینجوری که چیزی نیست یه قطااره
هه از فکرش خندم گرفت نمیدونست بعدش چه خبره تو دلم گفتم ددریا خانم به همین فکر باش
خب استارت خورد حرکت کرد همه شاد و شنگول مخصوصا دریا
اولش چراغونی و سفید بود کم کم وارد تاریکی و ترسناک تر میشد
صداهای خاص و وحشت ناکی میومد که دریا گفت صدا... صدای چی.. چیه
گفتم هییش اروم باش
کم کم صحنه ترسناک شد با نور قرمز و مشکی وحشناک
کلی مجسمه های اسکلت و روح و ج*ن
خودم یه لحظه ترسیدم تازه من دل داشتم
اونقدر تاریک بود که صداشو نمیشنیدم
نمیدیدمش کجاس
فقط صدا جیغ بود
هرچی جلوتر میرفت وحشتناک تر میشد
دریا فقط جیغ میزد و هق هق میکرد
روشناییو دیدم نزدیک تموم شدن بود
اخیییش پیاده شدم دریا هم پیاده شد صورتش قرمززز وااای جر گریه کرده
اینقد ترسیده بود که اصن با من حرف نمیزد/:
به منچه خودت اومدی دختره ی سلیطههههه
گفت: واقعا که
گفتم کی بود اولش میگفت یه قطاره
گفت خب حالا بریم منم کلی مسخره بازی در اوردم و به دریا گفتم یکم انرژی و هیجان واست خوبه
رفتیم و یکم دیگه گشتیم چرخ و فلک سوار شدیم کلی فیلم و عکس گرفتیم
و خسته بودیم یه اسنپ گرفتیم و رفتیم خونه دریا اینا
دریا پیاده شد ازش خداحافطی کردم و
رفتم خونمومون
۱.۶k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.