عاشق شدم p1
سلام من ا/ت یه enfpخل چل و میخوام یه داستان جالب بگم من هیچ وقت خانواده پدریم رو ندیدم و بلآخره
شب همه تو خونه بودیم من و رفیق صمیمیم و پدر و مادرم
داشتیم فیلم میدیدیم میخندیم
مینا:نیگا این شبیه خالس
مامان:مینا کجاسش شبیه منههههه
گوشی بابام زنگ خورد که بعد چند دقیقه آمد
بابام:بچه ها حال مامانم خرابه باید بریم خونه مامانم
ا/ت:یعنی کیا میان
بابام:عمت و عمو هات بچه هاشون
ا/ت:الان ساعت ۲ شبه مینا چی میشه
بابام:از بابای مینا اجازه گرفتم بیاد با ما بریم سفر گفت بیاین لباس هاشون ببرید
ا/ت:کجا میریم
بابا:شمال انزلی
با مینا رفتیم بالا
مینا:وای پسر عمو هات ببینیم و پسر عمه هات
ا/ت:اسکل من اصلا نمیدوتم کین حتی اسماشون نمیدونم
مینا:پس کراش جدید
ا/ت:یسسس
آمده شدیم و رفتیم دم خونه مینا چمدونو برداشتیم رفتیم سمت بندر انزلی
بعد ۸ ساعت رسیدیم و خسته کوفته با قیافه داغون رفتیم تو خونه مامان بزرگم خونشون دم ساحل بود وووووو
تا وارد شدیم وای این بوگی نیست تو یوتیوب منو مینا همو نگاه کردیم و پرامون ریخته بود واییییی
#یوتیوب #ام_بی_تی_ای
شب همه تو خونه بودیم من و رفیق صمیمیم و پدر و مادرم
داشتیم فیلم میدیدیم میخندیم
مینا:نیگا این شبیه خالس
مامان:مینا کجاسش شبیه منههههه
گوشی بابام زنگ خورد که بعد چند دقیقه آمد
بابام:بچه ها حال مامانم خرابه باید بریم خونه مامانم
ا/ت:یعنی کیا میان
بابام:عمت و عمو هات بچه هاشون
ا/ت:الان ساعت ۲ شبه مینا چی میشه
بابام:از بابای مینا اجازه گرفتم بیاد با ما بریم سفر گفت بیاین لباس هاشون ببرید
ا/ت:کجا میریم
بابا:شمال انزلی
با مینا رفتیم بالا
مینا:وای پسر عمو هات ببینیم و پسر عمه هات
ا/ت:اسکل من اصلا نمیدوتم کین حتی اسماشون نمیدونم
مینا:پس کراش جدید
ا/ت:یسسس
آمده شدیم و رفتیم دم خونه مینا چمدونو برداشتیم رفتیم سمت بندر انزلی
بعد ۸ ساعت رسیدیم و خسته کوفته با قیافه داغون رفتیم تو خونه مامان بزرگم خونشون دم ساحل بود وووووو
تا وارد شدیم وای این بوگی نیست تو یوتیوب منو مینا همو نگاه کردیم و پرامون ریخته بود واییییی
#یوتیوب #ام_بی_تی_ای
۲.۳k
۲۰ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.