me and you...پارت1
+:
با برخورد نور به چشمم از خواب بیدار شدم رفتم کارای مربوطه رو انجام دادم و رفتم پایین صبحونه بخورم پدرم بیدار شده بود..من از بچگی افسرده بودم ولی بعد از مرگ مادرم تو ۱۰ سالگیم افسرده تر شدم
ب.ا:دخترم صبحت بخیر..لطفا غذا
خوب بخور تا مریض نشی
+:چشم*سرد*
غذام تموم شد و رفتم آماده شدم برم مدرسه
(ات بخاطر زیباییش همه پسرا دنبالشن)
*مدرسه*
جینسوک:ات بیا شماره بده خلاص شو دیگه از دستمون
الکس:راس میگه
استاد:بشینین ببینم..خب در امروز رو شروع میکنیم
*بعد مدرسه..ویو ات*
از کلاس اومدم بیرون ی مدتی بود میخواستم برم کمپانی هایپ و اودیشن بدم..تو راه خونه پیچیدم سمت مسیر کمپانی و رفتم داخل قبلا خبر داده بودم که میام
*۱ ساعت بعد*
_:
بعد کلی تمرین با اعضا رفتیم استراحت کنیم که دیدیم همه دارن درمورد یچیزی حرف میزنن
_:جریان چیه؟
ن:میگن ی دختر اومده برای اودیشن خیلی خوشگل بوده تو بار اول قبول شده
جین:چییییی هیچ کس به زیبایی من نمیرسه
ش:بله..بله عالیجناب شما منحصر به فردین(خنده)
+:
اومدم برم که خوردم به یکی و افتادم کج شد و باهاش چشم تو چشم شدم خیلی جذاب بود
+:متاسفم هواسم نبود*سرد*
_:اشکالی نداره
جین:واووو چقد زیبایی
+:هوم..ممنون..با اجازه...بازم متاسفم*سرد*
ویوات:
رفتم خونه اونجا گفتن که کارآموزیم رو از دو روز دیگه شروع کنم...به احتمال زیاد اولین آیدل نسل جدید یعنی ۵ میشم(مثلا نسل پنجه حالا)...اون پسره که بهش خوردم...چقد آشنا بود...فک کنم جئون جونگ کوکه عضو بی تی اسه..
ویوکوک:
رفتیم خونه من و نشستیم سرمیز جین هیونگ کلی غذا درست کرد و اورد
جین:ببینین چه کردم علاوه بر چهرم غذاهامم محشرن
ش:باز شروع شد
ت:هیونگ سریع تر بزار رو میز مردم از گشنگی
ن:راس میگه دل درد گرفتیم
جین:باشه بابا شماهم
_:جیمین کجاس؟
جیمین:اینجام رفتم گوشیمو بیارم
ن:*یکی پیام فرستاد*..کیه این..چییییی
همه:چیشد؟
ن:پی دی نیم میخواد ی کارآموز رو بیاره تا بهش آموزش بدیم...احتمالش زیاده بیاره تو گروه برا همیشه
ه:چی..کی هست حالا؟
ن:بزار ببینم فایل مشخصاتشو فرستاده...این همون دختره نیست که صب دیدیم؟
همه:خودشه
ببخشید دیرشد🥲❤️🩹
+:
با برخورد نور به چشمم از خواب بیدار شدم رفتم کارای مربوطه رو انجام دادم و رفتم پایین صبحونه بخورم پدرم بیدار شده بود..من از بچگی افسرده بودم ولی بعد از مرگ مادرم تو ۱۰ سالگیم افسرده تر شدم
ب.ا:دخترم صبحت بخیر..لطفا غذا
خوب بخور تا مریض نشی
+:چشم*سرد*
غذام تموم شد و رفتم آماده شدم برم مدرسه
(ات بخاطر زیباییش همه پسرا دنبالشن)
*مدرسه*
جینسوک:ات بیا شماره بده خلاص شو دیگه از دستمون
الکس:راس میگه
استاد:بشینین ببینم..خب در امروز رو شروع میکنیم
*بعد مدرسه..ویو ات*
از کلاس اومدم بیرون ی مدتی بود میخواستم برم کمپانی هایپ و اودیشن بدم..تو راه خونه پیچیدم سمت مسیر کمپانی و رفتم داخل قبلا خبر داده بودم که میام
*۱ ساعت بعد*
_:
بعد کلی تمرین با اعضا رفتیم استراحت کنیم که دیدیم همه دارن درمورد یچیزی حرف میزنن
_:جریان چیه؟
ن:میگن ی دختر اومده برای اودیشن خیلی خوشگل بوده تو بار اول قبول شده
جین:چییییی هیچ کس به زیبایی من نمیرسه
ش:بله..بله عالیجناب شما منحصر به فردین(خنده)
+:
اومدم برم که خوردم به یکی و افتادم کج شد و باهاش چشم تو چشم شدم خیلی جذاب بود
+:متاسفم هواسم نبود*سرد*
_:اشکالی نداره
جین:واووو چقد زیبایی
+:هوم..ممنون..با اجازه...بازم متاسفم*سرد*
ویوات:
رفتم خونه اونجا گفتن که کارآموزیم رو از دو روز دیگه شروع کنم...به احتمال زیاد اولین آیدل نسل جدید یعنی ۵ میشم(مثلا نسل پنجه حالا)...اون پسره که بهش خوردم...چقد آشنا بود...فک کنم جئون جونگ کوکه عضو بی تی اسه..
ویوکوک:
رفتیم خونه من و نشستیم سرمیز جین هیونگ کلی غذا درست کرد و اورد
جین:ببینین چه کردم علاوه بر چهرم غذاهامم محشرن
ش:باز شروع شد
ت:هیونگ سریع تر بزار رو میز مردم از گشنگی
ن:راس میگه دل درد گرفتیم
جین:باشه بابا شماهم
_:جیمین کجاس؟
جیمین:اینجام رفتم گوشیمو بیارم
ن:*یکی پیام فرستاد*..کیه این..چییییی
همه:چیشد؟
ن:پی دی نیم میخواد ی کارآموز رو بیاره تا بهش آموزش بدیم...احتمالش زیاده بیاره تو گروه برا همیشه
ه:چی..کی هست حالا؟
ن:بزار ببینم فایل مشخصاتشو فرستاده...این همون دختره نیست که صب دیدیم؟
همه:خودشه
ببخشید دیرشد🥲❤️🩹
۸.۱k
۲۷ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.