پارت 24
جیمین: درد داری؟
ت: اره خیلی
جیمین: الان مسکن میارم برات
ت: باشه
جیمین: بیا بخورش
نیم خیز ملافه رو تا سینم کشیدم خواستم بشینم دلم تیر کشید
ت: اخخخ
جیمین کمکم کرد بشینم دارو خوردم دراز کشیدم گفت برم کیسه اب گرم بیارم رفت با کیسه اب گرم برگشت میخواست بزار رو دلم سری با خجالت گرفتمش
جیمین: ت ، خجالت میکشی
سرم پایین بود جواب دادم
ت: نه
چونمو گرفت، سرمو بالا اورد
جیمین: نگام کن ت
با خجالت به چشماش نگا کردم
جیمین: از من خجالت نکش
ت: اخه.....
جیمین: اخه نداره
کیسه رو گذاشت رو دلم از گرمی اب حس خوبی میگرفتم
میخواستم بخوابم که جیمین گفت
جیمین : من میرم غذا بگیرم
ت: چرا سفارش نمیدی
جیمین: میخوام خودم بگیرم
ت: باش
ت: اره خیلی
جیمین: الان مسکن میارم برات
ت: باشه
جیمین: بیا بخورش
نیم خیز ملافه رو تا سینم کشیدم خواستم بشینم دلم تیر کشید
ت: اخخخ
جیمین کمکم کرد بشینم دارو خوردم دراز کشیدم گفت برم کیسه اب گرم بیارم رفت با کیسه اب گرم برگشت میخواست بزار رو دلم سری با خجالت گرفتمش
جیمین: ت ، خجالت میکشی
سرم پایین بود جواب دادم
ت: نه
چونمو گرفت، سرمو بالا اورد
جیمین: نگام کن ت
با خجالت به چشماش نگا کردم
جیمین: از من خجالت نکش
ت: اخه.....
جیمین: اخه نداره
کیسه رو گذاشت رو دلم از گرمی اب حس خوبی میگرفتم
میخواستم بخوابم که جیمین گفت
جیمین : من میرم غذا بگیرم
ت: چرا سفارش نمیدی
جیمین: میخوام خودم بگیرم
ت: باش
۱۲.۰k
۰۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.