پارت 8 قلب شیشه ای
پارت هشت
جیون:اوپا صب بخیر مامانم داره میاد دنبالم🥺هق هق
ته:نترس
ارسال پیام :سلام خانپ جانگ تهیونگ هستم می خواستم بگم دکتر گفته برای روحیه جانگ ی مسافرت بره منم خاستم ببرمش یجا مسافرت عیب ک نداره؟
پاسخ:سلام اقای کیم واقعا؟باشه عیبی نداره بعدا میام دنبالش❤️
ته:جیون کوچولو همه چی اوکیه لباس بپوش بریم بیرون
جیون:اخ جونمی جوننننن چی بپوشم اوپا؟
ته:همون لباسی ک باهاش شبیه پرنسسای دیزنی بودی
جیون:عهه باش
ته:نگاش کن چ خوشگل شدع🙂
کجا ببرمش حالا
جیون:اوپاااااااااااااااا
ته:چی شدههههههه
جیون:پ پ (خجالت)
ته:اروم*پریود شدی؟
جیون:ایهیم
ته:عیب نداره برو بخواب میرم برات یچیزایی بخرم
جیون:ته تنام نزارررر
ته:باش میگم کوک بخره بگیر بخواب کوچولو
جیون:میش برام قصه بگی؟
ته:باش پرنسس یکی بود یکی نبود......
جفتشون خوابشون می بره*
کوک:ته خریدارو کردم
ته:هیس مگ نمی بینی خوابه اروم بزار اونجا
کوک :باش
جیون:ایم اوپا حالم خوب نی تب دارم
ته:بیا لباساتو تنت کنم بریم دکتر
نامجون:تهیونگ ی لحظ بیا
ته:بل
نامی:نزار بهت وابسته شه
جیون:اوپا
ته:چی شد بیبی اومدم
بعد از دکتر*
ته:پرنسس باید ب مامانت بگم
جیون:اون مادر من رفته روستان مامان بزرگم مریضه رفته پیش اون
ته:ولی نباید بگم نگرانش کنم بعدا میگم
جیون:اوپا بغلم میکنی؟
ته:بیا اینجا بیبب گرل✨🙂
ادامه دار
جیون:اوپا صب بخیر مامانم داره میاد دنبالم🥺هق هق
ته:نترس
ارسال پیام :سلام خانپ جانگ تهیونگ هستم می خواستم بگم دکتر گفته برای روحیه جانگ ی مسافرت بره منم خاستم ببرمش یجا مسافرت عیب ک نداره؟
پاسخ:سلام اقای کیم واقعا؟باشه عیبی نداره بعدا میام دنبالش❤️
ته:جیون کوچولو همه چی اوکیه لباس بپوش بریم بیرون
جیون:اخ جونمی جوننننن چی بپوشم اوپا؟
ته:همون لباسی ک باهاش شبیه پرنسسای دیزنی بودی
جیون:عهه باش
ته:نگاش کن چ خوشگل شدع🙂
کجا ببرمش حالا
جیون:اوپاااااااااااااااا
ته:چی شدههههههه
جیون:پ پ (خجالت)
ته:اروم*پریود شدی؟
جیون:ایهیم
ته:عیب نداره برو بخواب میرم برات یچیزایی بخرم
جیون:ته تنام نزارررر
ته:باش میگم کوک بخره بگیر بخواب کوچولو
جیون:میش برام قصه بگی؟
ته:باش پرنسس یکی بود یکی نبود......
جفتشون خوابشون می بره*
کوک:ته خریدارو کردم
ته:هیس مگ نمی بینی خوابه اروم بزار اونجا
کوک :باش
جیون:ایم اوپا حالم خوب نی تب دارم
ته:بیا لباساتو تنت کنم بریم دکتر
نامجون:تهیونگ ی لحظ بیا
ته:بل
نامی:نزار بهت وابسته شه
جیون:اوپا
ته:چی شد بیبی اومدم
بعد از دکتر*
ته:پرنسس باید ب مامانت بگم
جیون:اون مادر من رفته روستان مامان بزرگم مریضه رفته پیش اون
ته:ولی نباید بگم نگرانش کنم بعدا میگم
جیون:اوپا بغلم میکنی؟
ته:بیا اینجا بیبب گرل✨🙂
ادامه دار
۱۴.۵k
۲۲ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.