تک پارتی (درخواستی )
تک پارتی (درخواستی )
(وقتی بیدار نمیشه و تو میشینی رو شکمش و.....)
صبح شده شده بود تو بیدار شده بودی بلاخره بیدار شدی به کسی که دستاشو دور کمرت حلقه کرده بود و چونشو روی سرت گذاشته بودی نگاه کردی و زیر لب زمزمه کردی
آت :چه آدم خوش خوابی ....
سونگمین خواب سنگینی ظداشت و به همین راحتی بیدار نمیشد به تلاش و هزار جور کار دیگه خودتو از حصار دستاش بیرون آوردی و سونگمین غلتی زد و صاف خوابید نفس عمیقی کشیدی و خواستی از روی تخت بلند بشی تا بتونی صبحونه درست کنی که با فکری که به سرت زد ترجیح دادی فعلا بیخیالش بشی و شیطونی کنی....
به آرامی پاهاتو دو طرف شکمش قرار دادی و شروع کردی به پریدن روی شکمش که ناگهان کاری نباید میکردی رو کردی سونگمین دادی سر داد سونگمین تورو نزدیک تر آورد و زمزمه بار گفت
سونگمین :بیدار شده بیب حالا وقتشه خودت بخوابونیش .....
مین سو
(وقتی بیدار نمیشه و تو میشینی رو شکمش و.....)
صبح شده شده بود تو بیدار شده بودی بلاخره بیدار شدی به کسی که دستاشو دور کمرت حلقه کرده بود و چونشو روی سرت گذاشته بودی نگاه کردی و زیر لب زمزمه کردی
آت :چه آدم خوش خوابی ....
سونگمین خواب سنگینی ظداشت و به همین راحتی بیدار نمیشد به تلاش و هزار جور کار دیگه خودتو از حصار دستاش بیرون آوردی و سونگمین غلتی زد و صاف خوابید نفس عمیقی کشیدی و خواستی از روی تخت بلند بشی تا بتونی صبحونه درست کنی که با فکری که به سرت زد ترجیح دادی فعلا بیخیالش بشی و شیطونی کنی....
به آرامی پاهاتو دو طرف شکمش قرار دادی و شروع کردی به پریدن روی شکمش که ناگهان کاری نباید میکردی رو کردی سونگمین دادی سر داد سونگمین تورو نزدیک تر آورد و زمزمه بار گفت
سونگمین :بیدار شده بیب حالا وقتشه خودت بخوابونیش .....
مین سو
۱۶۳
۲۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.