داستان هرچه بمیرم قوی تر میشم
زیادی داستان دارد ولی
فولیان اول یه دختر آدم آمدم دنیا و زندگی عالی بود ولی همیشه که عالی نیست شیطان ها خوانواده را نابود کردن منم که به دسته شیطان ها 🤕آسیب دیدم و سرم آسیب دید و دیگه یادم رفت و بعد خوانوادهی فولیان را به خوانوادهی گرفتن و رفتم به مدرسه و اونجا بود که یوکی را دیدم و فولیان خیلی 😔😒🙁😞بی حساسات شدم ولی اون دوستم شد و اون میپرستی که چرا من بی حساسات شدم خودم نمیدانستم ولی بعد تمرینات میکردم قوی شدم ولی به دست اونکه شیطانی که آسیب خوانوادهم داد شیطان شدم مثل شیطان شدم ولی قوی شدم یادم آمد که اون کسی بود که خوانوادم را کشت جنگیدم و مردم یوکی اون وقت آمد داشتم یوکی:😨😰😭 فولیان:😌من کشتمش
فولیان اول یه دختر آدم آمدم دنیا و زندگی عالی بود ولی همیشه که عالی نیست شیطان ها خوانواده را نابود کردن منم که به دسته شیطان ها 🤕آسیب دیدم و سرم آسیب دید و دیگه یادم رفت و بعد خوانوادهی فولیان را به خوانوادهی گرفتن و رفتم به مدرسه و اونجا بود که یوکی را دیدم و فولیان خیلی 😔😒🙁😞بی حساسات شدم ولی اون دوستم شد و اون میپرستی که چرا من بی حساسات شدم خودم نمیدانستم ولی بعد تمرینات میکردم قوی شدم ولی به دست اونکه شیطانی که آسیب خوانوادهم داد شیطان شدم مثل شیطان شدم ولی قوی شدم یادم آمد که اون کسی بود که خوانوادم را کشت جنگیدم و مردم یوکی اون وقت آمد داشتم یوکی:😨😰😭 فولیان:😌من کشتمش
۶۳۹
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.