گل سرخ خونی پارت سوم
رفتم سمت کلبه و خوب نگاه کردم کلبه بنظر خوب نمیومد رفتم سمت درولی قفل بود با خودم کیلید که از هارو دیروز گرفته بودم از جیبم در اوردم قفل باز کردم رفتم تو اما تعجب کردم چون داخل خیلی تمیز بود و اصلا به ظاهر که بیرون داشت نمیخورد کوله پشتی گذاشتم رو مبل هوفی کشیدم از خستگی گوشیم در اوردم تا چک کنم پیام دارم یا نه پیامی که هارو نوشت بود (رسیدی) دیدم جواب نوشتم (اره) ارسال کردم خیلی خسته بودم رفتم تو یکی از اتاق ها رفتم رو تخت ولو شدم انقدر خسته بودم که نفهمیدم که کی خوابم برد. (دو ساعت بعد). بیدار شدم خمیازه کشیدم رفتم سمت پذیرایی گشنم بود رفتم سمت یخچال تا ببینم چیزی هست واسه خوردن اما نبود رفتم سراغ کابینت ها اما چیزی نبود پس تصمیم گرفتم برم به یکی از فروشگاه های که نیم ساعت یا حدود یک ساعت طول میکشید رفتم حاضر شدم رفتم بیرون راه افتادم اما دقیق نمیدونستم باید از کدوم طرف برم پس راه افتادم تا رسیدم به دو راهی اما نمی دونستم از کدوم طرف برم سعی کردم به تابلو های نگاه کنم اما بخاطر از بین رفتن نوشته ها درست نتونستم درست بفهمم پس سعی کردم از سمت چپ برم رفتم امیدوارم خوشتون اومد باشه لایک بکنید تنکس❤️
۱۷.۳k
۰۹ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.