عشقی که بهم دادی
"part 82"
*از زبان ا.ت
حالا که فهمیدم چه گندی زدم
آروم چشمامو باز کردم و خودمو به گیجی زدم.
+اومممم...عه....تهیونگ تویی؟...از کی بیداری؟
_آها یعنی تو خواب بودی تا الان؟...تو راست میگی
خودمو لز تو بغلش کشیدم بیرون و چهار زانو نشستم رو تخت و خستگی در میکردم
که اونم بلند شد و نشست رو به رو
داشت هی به صورتم نزدیک میشد
خودمو کشیدم عقب
+هی...معلومه اول صبحی داری چیکار میکنی؟
تهیونگ دست کشید تو موهاش و با خونسردی گفت
_من دیر برسم جلسه مشکلی نیست ولی خانم کیم ا.ت مطمئنی ۲۰ دقیقه ای میتونی برسی شرکت؟
*از زبان تهیونگ
+چییییییی؟!!!!
از جاش عین موشک بلند شد و دوید بیرون
صدای داد زدناش تو هونه میومد
+جیهون سریع لباس بپوشششش
خنده ای کردم و از جام بلند شدم و رفتم سمت آشپزخونه
خوبه دیگه امروز صبح کمر درد نگرفتم
وارد آشپزخونه شدم و خواستم قهوه درست کنم
_ا.ت....قهوه؟!
+آره آره حتمااا....جیهون پوشیدی؟؟؟؟
÷نه هنوز
+بدو مامان دیر شد
*از زبان ا.ت
اگه ۵ دقیقه دیگه از خونه میزدم بیرون خوب میشد ولی جیهون چی؟
وای خدا دارم دیوونه میشم
چقد بغلش خواب آور بوده
*سال ۲۰۱۸
*از زبان ا.ت
بازم کابوس های همیشگی و بی خوابی
از جام آروم بلند شدم که ته ته بیدار نشه
بافت گرمم رو برداشتم و انداختم روی شونه هام و رفت سمت در تراس و بازش کردم و روی صندلی نشستم و پتو رو گرفتم دور خودم
*از زبان ا.ت
حالا که فهمیدم چه گندی زدم
آروم چشمامو باز کردم و خودمو به گیجی زدم.
+اومممم...عه....تهیونگ تویی؟...از کی بیداری؟
_آها یعنی تو خواب بودی تا الان؟...تو راست میگی
خودمو لز تو بغلش کشیدم بیرون و چهار زانو نشستم رو تخت و خستگی در میکردم
که اونم بلند شد و نشست رو به رو
داشت هی به صورتم نزدیک میشد
خودمو کشیدم عقب
+هی...معلومه اول صبحی داری چیکار میکنی؟
تهیونگ دست کشید تو موهاش و با خونسردی گفت
_من دیر برسم جلسه مشکلی نیست ولی خانم کیم ا.ت مطمئنی ۲۰ دقیقه ای میتونی برسی شرکت؟
*از زبان تهیونگ
+چییییییی؟!!!!
از جاش عین موشک بلند شد و دوید بیرون
صدای داد زدناش تو هونه میومد
+جیهون سریع لباس بپوشششش
خنده ای کردم و از جام بلند شدم و رفتم سمت آشپزخونه
خوبه دیگه امروز صبح کمر درد نگرفتم
وارد آشپزخونه شدم و خواستم قهوه درست کنم
_ا.ت....قهوه؟!
+آره آره حتمااا....جیهون پوشیدی؟؟؟؟
÷نه هنوز
+بدو مامان دیر شد
*از زبان ا.ت
اگه ۵ دقیقه دیگه از خونه میزدم بیرون خوب میشد ولی جیهون چی؟
وای خدا دارم دیوونه میشم
چقد بغلش خواب آور بوده
*سال ۲۰۱۸
*از زبان ا.ت
بازم کابوس های همیشگی و بی خوابی
از جام آروم بلند شدم که ته ته بیدار نشه
بافت گرمم رو برداشتم و انداختم روی شونه هام و رفت سمت در تراس و بازش کردم و روی صندلی نشستم و پتو رو گرفتم دور خودم
۱۰.۱k
۱۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.