بعد از روزها دوباره رمان گذاشتم پارت بعد اردیایی و جنجالی
بعد از روزها دوباره رمان گذاشتم پارت بعد اردیایی و جنجالی هروقت ۱۳۰ بشیم میزارم(خیلیییی کم گفتم خدایی پس زودتر ۱۳۰ کنید) خب برم سراغ رمان نمیدونم پارت چند😂
یهو دستش رفت بالا صورتم گرفتم یهو حس کردم رفتم تو بغلش چشام وا کردم تو بغلش بودم چرا چرا انقدر حس خوب داشت بقلش ارامش داشتم انگار گفتم
_چی چیکار میکنی
_دوست دارم
و گونم بوسید و رفت نفهمیدم کجا سرجام خشکم زده بود سمت اتاقم حرکت کردم صدا ارسلان منو متوقف کرد گفتم
_سریع حاضر شو با بچه ها بریم بیرون
بدون اینکه چیزی بگم رفتم تو اتاقم رو تخت دراز کشیدم و اهنگ گذاشتم و چشام بستم بعد یکم یه صدایی اومد اهنگ قطع کردم ارسلان اومد تو گفت
_هنوز حاضر نشدی بدو حاضر شو
گفتم:نمیخوام نمیام حال ندارم
_دیانا
گفتم:هان
_حاضر شو ببینم بدو دو دیقه دیگ میام حاضر نباشی من
گفتم:تموم شد خیلی تاثیر گذار بود باشع
ارسلان رفت یه تاپ سفید پوشیدم و روش یه مانتو بنفش کمرنگ پوشیدم و شلوار لی سفیدم پام کردم کلام سرم کردم و رفتم پایین گفتم
_بریم من حاضرم
ارسلان:دیانا شوخی میکنی داره زمیتون میشه این تیپ واس تابستون کجایی
_ای باباااا الان میام
رفتم تو اتاق لباسام در اوردم یه تدی پوشیدم و روش پافر بدون استین پوشیدم کلاهم سرم کردم و روش کلاه هودیم انداختم و رفتم بیرون سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
(حمایت کنید لاوا)
یهو دستش رفت بالا صورتم گرفتم یهو حس کردم رفتم تو بغلش چشام وا کردم تو بغلش بودم چرا چرا انقدر حس خوب داشت بقلش ارامش داشتم انگار گفتم
_چی چیکار میکنی
_دوست دارم
و گونم بوسید و رفت نفهمیدم کجا سرجام خشکم زده بود سمت اتاقم حرکت کردم صدا ارسلان منو متوقف کرد گفتم
_سریع حاضر شو با بچه ها بریم بیرون
بدون اینکه چیزی بگم رفتم تو اتاقم رو تخت دراز کشیدم و اهنگ گذاشتم و چشام بستم بعد یکم یه صدایی اومد اهنگ قطع کردم ارسلان اومد تو گفت
_هنوز حاضر نشدی بدو حاضر شو
گفتم:نمیخوام نمیام حال ندارم
_دیانا
گفتم:هان
_حاضر شو ببینم بدو دو دیقه دیگ میام حاضر نباشی من
گفتم:تموم شد خیلی تاثیر گذار بود باشع
ارسلان رفت یه تاپ سفید پوشیدم و روش یه مانتو بنفش کمرنگ پوشیدم و شلوار لی سفیدم پام کردم کلام سرم کردم و رفتم پایین گفتم
_بریم من حاضرم
ارسلان:دیانا شوخی میکنی داره زمیتون میشه این تیپ واس تابستون کجایی
_ای باباااا الان میام
رفتم تو اتاق لباسام در اوردم یه تدی پوشیدم و روش پافر بدون استین پوشیدم کلاهم سرم کردم و روش کلاه هودیم انداختم و رفتم بیرون سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم
(حمایت کنید لاوا)
۱۸.۸k
۲۰ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.