★ 🎀 پارت 12 🎀 ★
★ 🎀 پارت 12 🎀 ★
آن روزه بارانی💦🖤
لیسا : رسیدم خونه خیلی شبه وحشت ناکی بود خیلی صبح شد اصلا نخوابیدم خیلی گریه می کردم به جنی زنگ زدم
(تماس)🔮
جنی : سلام عشقم چیزی شده
لیسا: اره میای خونم تابت بگم
جنی : باش الان میام
پایان تماس 🔮
جنی : داشتم می رفتم خونه لیسا که
یهوو دختر عمم زنگ زد و بگم بارون هنوزم ادامه داشت اسمش هانابود
تماس 🔮
هانا: سلام جنی جون می خوام بیام پیشت تا دوروزه دیگه سئولم
جنی: اخ جونننن عشقمممممممم
هانا : بای
جنی: بای بای
پایان تماس
جنی : رسیدم خونه لیسا لیسا همه چیز روگفت خیلی داشتم واسه جیسو گریه و زاری می کردم و لیسا رو دلداری می دادم بش گفتم رزی هم تو مخمصه بود
لیسا: ولی رزی مارو تو مخمصه انداخت
جنی : گفتی اسمه اون کسی که چانیول رو کشتت جیمین بود و صورتش اشنا بود؟
لیسا : اره الان فهمیدم
یعنی ممکنه اقای جیمین ی کلاه بردار و ادم کش باشه😢
جنی: خب اره ولی مطمئن نیستم
پایان پارت 12💜
آن روزه بارانی💦🖤
لیسا : رسیدم خونه خیلی شبه وحشت ناکی بود خیلی صبح شد اصلا نخوابیدم خیلی گریه می کردم به جنی زنگ زدم
(تماس)🔮
جنی : سلام عشقم چیزی شده
لیسا: اره میای خونم تابت بگم
جنی : باش الان میام
پایان تماس 🔮
جنی : داشتم می رفتم خونه لیسا که
یهوو دختر عمم زنگ زد و بگم بارون هنوزم ادامه داشت اسمش هانابود
تماس 🔮
هانا: سلام جنی جون می خوام بیام پیشت تا دوروزه دیگه سئولم
جنی: اخ جونننن عشقمممممممم
هانا : بای
جنی: بای بای
پایان تماس
جنی : رسیدم خونه لیسا لیسا همه چیز روگفت خیلی داشتم واسه جیسو گریه و زاری می کردم و لیسا رو دلداری می دادم بش گفتم رزی هم تو مخمصه بود
لیسا: ولی رزی مارو تو مخمصه انداخت
جنی : گفتی اسمه اون کسی که چانیول رو کشتت جیمین بود و صورتش اشنا بود؟
لیسا : اره الان فهمیدم
یعنی ممکنه اقای جیمین ی کلاه بردار و ادم کش باشه😢
جنی: خب اره ولی مطمئن نیستم
پایان پارت 12💜
۱۲.۶k
۲۸ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.