𝐀𝐥𝐨𝐧𝐞 𝐢𝐧 𝐒𝐞𝐨𝐮𝐥 پارت ۴
ا.ت=شما مثل خواهرامین پس زر مفت نزن
مطی=حالا که اینطوری باید مارو هم ببری
ا.ت=خب حالا این خوشمزه زو بخوریم
خلاصه که گفتیم و خندیدیم که ساعت ۶ شد گفتم بریم دیگ پاساژا باز شدن
با بچه ها همه در شدیم بیرون
رفتیم سمت پاساژ راستش همه جا هودی های رنگارنگی بودن خیلی کیوت بودن یکی گرفتم بنفش بود بلند و گشاد و همچنین لش یکی گرفتم سفید اونم لش بود تا حدودی گشاد بود یکی دیگ هم گرفتم مشکی روش عکس اعضا بودن خیلی خوب بود🥺🥺🥺🥺رفتیم سراغ کفش من اول یه بوت گرفتم از این خفنا که بلنده بعد لژ های بزرگی داره ازین گنگ ها دیگه اه بعد یکی سفید گرفتم یکی مشکی سفیدش یکم کوتاه تر بود بعد هم رفتیم کلاه بخریم کلاه باکت هت ها چقد کیوت بودن ده تا خریدم رنگ و برنگ خیلی ناز بودن سیاه سفید آبی قرمز سبز نارنجی زرد بنفش صورتی کم رنگ و یک مشکلی که روش سنجاق و رینگ های باحالی بود خلاصه کلی خرج کردم لباس تو خونه ای هم چند تایی گرفتم یه پنج شیش دست رفتیم سراغ لوازم ارایشی چند تا رژ جامد گرفتم همه کیوت بودن چند تا رژ حرارتی و خط چشم و ریمل اوووووو لاک و اینا حوصله ندارم توضیح بدم مغاطه رو خالی کردم دیگه
۵۰ تا پلاستیک پر تو دستام بود دخترا هر کردم یکی داشتن کم خرید کردن بعد رفتیم بدلیجاتی
میسو=دخترا من دیگه نمیتونم وای ننه
ا.ت=پاشو دیگه اینجا اخریشه
مطی=وای ا.ت راست میگه ما میریم تو ماشین تو برو سریع خریدتو بکن بیا
ا.ت=باشه پس رفتم
دخترا وسایل های منم گرفتن و رفتن
رفتم داخل مغازه اول از همه یک گردن بند خوشگ گرفتم نه یکی یه عالمه بعد انگشتر های مینیمال و ظریف چند تا گوشواره چند تا دستبند گیره ی مو هم داشتن چند تا کیوت و فانتزی گرفتم حساب کردم وسایل هارو توی یک پاکت کیوت گذاشت(عکس گردنبند هاشو میزارم😂)در شدم بیرون که خوردم به یک نفری و پاکت از دستم افتاد و وسایلا ازش بیرون ریخت
پسره=وای معذرت میخوام ببخشید
خم شد جمعشوک کنه
ا.ت=نه نه نمیخواد خودم جمع میکنم
نشستم خودم جمع کردم که همش دستم به دستش میخورد یهو خیره شد بهم منم که مثل گاوا فقط جمع میکردم و سریع بلند شدم
ا.ت=ببخشید حواسم نبود معذرت میخوام
رفتم سمت مغازه کیف فروشی که صدا زد
پسره=ببخشید خانم
برگشتم سمتش
ا.ت=بله؟
پسره=ک.کیفت موند
ا.ت=وای خدا چقد حواس پرتم ببخشید ممنونم
ازش کیفو گرفتم و رفتم داخل مغازه ی بعدی بدون توجه به چتد دیقه پیش دو تا کیف کوچیک گرفتم با یک کوله پشتی برای مدرسه که اونجا کیف ندارم یک کیف خیلی نانازی بود(اینم میزارم)
رفتم پیش بچه ها................
مطی=حالا که اینطوری باید مارو هم ببری
ا.ت=خب حالا این خوشمزه زو بخوریم
خلاصه که گفتیم و خندیدیم که ساعت ۶ شد گفتم بریم دیگ پاساژا باز شدن
با بچه ها همه در شدیم بیرون
رفتیم سمت پاساژ راستش همه جا هودی های رنگارنگی بودن خیلی کیوت بودن یکی گرفتم بنفش بود بلند و گشاد و همچنین لش یکی گرفتم سفید اونم لش بود تا حدودی گشاد بود یکی دیگ هم گرفتم مشکی روش عکس اعضا بودن خیلی خوب بود🥺🥺🥺🥺رفتیم سراغ کفش من اول یه بوت گرفتم از این خفنا که بلنده بعد لژ های بزرگی داره ازین گنگ ها دیگه اه بعد یکی سفید گرفتم یکی مشکی سفیدش یکم کوتاه تر بود بعد هم رفتیم کلاه بخریم کلاه باکت هت ها چقد کیوت بودن ده تا خریدم رنگ و برنگ خیلی ناز بودن سیاه سفید آبی قرمز سبز نارنجی زرد بنفش صورتی کم رنگ و یک مشکلی که روش سنجاق و رینگ های باحالی بود خلاصه کلی خرج کردم لباس تو خونه ای هم چند تایی گرفتم یه پنج شیش دست رفتیم سراغ لوازم ارایشی چند تا رژ جامد گرفتم همه کیوت بودن چند تا رژ حرارتی و خط چشم و ریمل اوووووو لاک و اینا حوصله ندارم توضیح بدم مغاطه رو خالی کردم دیگه
۵۰ تا پلاستیک پر تو دستام بود دخترا هر کردم یکی داشتن کم خرید کردن بعد رفتیم بدلیجاتی
میسو=دخترا من دیگه نمیتونم وای ننه
ا.ت=پاشو دیگه اینجا اخریشه
مطی=وای ا.ت راست میگه ما میریم تو ماشین تو برو سریع خریدتو بکن بیا
ا.ت=باشه پس رفتم
دخترا وسایل های منم گرفتن و رفتن
رفتم داخل مغازه اول از همه یک گردن بند خوشگ گرفتم نه یکی یه عالمه بعد انگشتر های مینیمال و ظریف چند تا گوشواره چند تا دستبند گیره ی مو هم داشتن چند تا کیوت و فانتزی گرفتم حساب کردم وسایل هارو توی یک پاکت کیوت گذاشت(عکس گردنبند هاشو میزارم😂)در شدم بیرون که خوردم به یک نفری و پاکت از دستم افتاد و وسایلا ازش بیرون ریخت
پسره=وای معذرت میخوام ببخشید
خم شد جمعشوک کنه
ا.ت=نه نه نمیخواد خودم جمع میکنم
نشستم خودم جمع کردم که همش دستم به دستش میخورد یهو خیره شد بهم منم که مثل گاوا فقط جمع میکردم و سریع بلند شدم
ا.ت=ببخشید حواسم نبود معذرت میخوام
رفتم سمت مغازه کیف فروشی که صدا زد
پسره=ببخشید خانم
برگشتم سمتش
ا.ت=بله؟
پسره=ک.کیفت موند
ا.ت=وای خدا چقد حواس پرتم ببخشید ممنونم
ازش کیفو گرفتم و رفتم داخل مغازه ی بعدی بدون توجه به چتد دیقه پیش دو تا کیف کوچیک گرفتم با یک کوله پشتی برای مدرسه که اونجا کیف ندارم یک کیف خیلی نانازی بود(اینم میزارم)
رفتم پیش بچه ها................
۹.۶k
۱۹ آذر ۱۴۰۰