هم اتاقی پارت ۲
ا(جلوی در ورودی)
ا.ت: دخترا برین تو
جیمین:صبد کن صبر کن چرا دخترا
ا.ت:چون دخترا مقدمن
جیمین :نه کی همچین حرفی زده دختر پسر برابره
ا.ت:اولش که دیدمت توی تو یه کم شعور میدیدم.
جیمین:اخیییی الان دیگه نمیبینی؟؟؟شعورم برا کسایی که شعور دارن.
ا.ت:پس الان چرا شعور نداری؟؟؟؟(رو به دختره)بیاین تو دخترا(دخترا رفتن تو عمارت)
جیمین:ا............(حرفش نصفه موند)
یوجین:دختر شجاعیه(پوزخند)
جیمین:فعلا اره(پوزخند)
(پسرا هم رفتن تو)
ا.ت:خب خب هرکی خودشو باید یه جوری جا کنه.
چون ¹⁰ تا اتاق داره.
میوو(یکی از دخترا):ا.ت(داد)
ا.ت:درد آروم باش وحشی
میوو:میگم که تختا دو نفرس بعد به اندازه ی دو نفر جا داره برای وسایل.
ا.ت:آخ که دستم بهت نرسه میمردی نگیییییی الان باید یا اینارو تحمل کنیم یا دخترارو.
میوو:آخ ریدم
ا.ت:آره بوش داره میاد.
میوو:................
ا.ت:خب کی با کی هم اتا.......(حرفش نصفه موند و برگشت سمت بچه ها)
ا.ت:یا موسا......شما جفت شدینن؟؟
بچه ها :اوهوم
ا.ت:خ...خ.....خب ک.....کی ه...هم ا...اتاق م.....منه؟
جیمین:منم خیلی ازت خوشم نمیاد.
ا.ت:نمیخوامممم با این باشمممممسنسمسنمسوسنسلستسانسوسنستبابا ترو خدااااااا
(رو به سان شی)سان شی تو؟؟
سان شی:اونی متاسفم من پیش یوجینم
ا.ت:(نفس عمیق و لبخند فیک)خب بیاید منطقی فک کنیم هرکی بره تو اتاقش.
بچه ها:................
ل.ت:نشنیدییین(داد و عصبی)
(هرکی دویید رفت تو اتاقش)
ا.ت:(نفس عمیق)ا.ت آروم باش آروم باش چیزی نیس که فوقش یه هفتس دیگه .
تحملش کن .اشکال نداره(لبخند فیک)آره آره چیزی نیست که یه هفته باهاش هم اتاقی باش
جیمین:برای خودم متاسفم که باید تحملت کنم .
ا.ت:جانم ؟؟؟؟؟؟؟؟توووووو(خنده مسخره)بچه نشو ......... راستی اسمت چی بود.
جیمین:جیمین
ا.ت:اها ........... خب به من چه
جیمین:چون بهم علاقه داری گفتم بگم.
ا.ت:علاقه؟؟؟؟؟باید بگی تنفر
جیمین:از خداتم باشه که حتا میتونی باهام حرف بزنی.
لایک کنید آفرین بوس موس
ا.ت: دخترا برین تو
جیمین:صبد کن صبر کن چرا دخترا
ا.ت:چون دخترا مقدمن
جیمین :نه کی همچین حرفی زده دختر پسر برابره
ا.ت:اولش که دیدمت توی تو یه کم شعور میدیدم.
جیمین:اخیییی الان دیگه نمیبینی؟؟؟شعورم برا کسایی که شعور دارن.
ا.ت:پس الان چرا شعور نداری؟؟؟؟(رو به دختره)بیاین تو دخترا(دخترا رفتن تو عمارت)
جیمین:ا............(حرفش نصفه موند)
یوجین:دختر شجاعیه(پوزخند)
جیمین:فعلا اره(پوزخند)
(پسرا هم رفتن تو)
ا.ت:خب خب هرکی خودشو باید یه جوری جا کنه.
چون ¹⁰ تا اتاق داره.
میوو(یکی از دخترا):ا.ت(داد)
ا.ت:درد آروم باش وحشی
میوو:میگم که تختا دو نفرس بعد به اندازه ی دو نفر جا داره برای وسایل.
ا.ت:آخ که دستم بهت نرسه میمردی نگیییییی الان باید یا اینارو تحمل کنیم یا دخترارو.
میوو:آخ ریدم
ا.ت:آره بوش داره میاد.
میوو:................
ا.ت:خب کی با کی هم اتا.......(حرفش نصفه موند و برگشت سمت بچه ها)
ا.ت:یا موسا......شما جفت شدینن؟؟
بچه ها :اوهوم
ا.ت:خ...خ.....خب ک.....کی ه...هم ا...اتاق م.....منه؟
جیمین:منم خیلی ازت خوشم نمیاد.
ا.ت:نمیخوامممم با این باشمممممسنسمسنمسوسنسلستسانسوسنستبابا ترو خدااااااا
(رو به سان شی)سان شی تو؟؟
سان شی:اونی متاسفم من پیش یوجینم
ا.ت:(نفس عمیق و لبخند فیک)خب بیاید منطقی فک کنیم هرکی بره تو اتاقش.
بچه ها:................
ل.ت:نشنیدییین(داد و عصبی)
(هرکی دویید رفت تو اتاقش)
ا.ت:(نفس عمیق)ا.ت آروم باش آروم باش چیزی نیس که فوقش یه هفتس دیگه .
تحملش کن .اشکال نداره(لبخند فیک)آره آره چیزی نیست که یه هفته باهاش هم اتاقی باش
جیمین:برای خودم متاسفم که باید تحملت کنم .
ا.ت:جانم ؟؟؟؟؟؟؟؟توووووو(خنده مسخره)بچه نشو ......... راستی اسمت چی بود.
جیمین:جیمین
ا.ت:اها ........... خب به من چه
جیمین:چون بهم علاقه داری گفتم بگم.
ا.ت:علاقه؟؟؟؟؟باید بگی تنفر
جیمین:از خداتم باشه که حتا میتونی باهام حرف بزنی.
لایک کنید آفرین بوس موس
۲.۴k
۱۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.