این بار به داد دل خود دیر رسیدم
این بار به داد دل خود دیر رسیدم
عاشق شدم و قطع شد از خویش امیدم
گفتم که چه آمد به سرت ای دل من ،گفت
برخورد نگاه و،پس از ان هیچ ندیدم
هر وقت کسی گفت تو را دوست...به سرعت
رد میشدم انگار،نه انگار شنیدم
این آه همان عاشق زار است که می گفت
یک روز الهی بچشی آنچه کشیدم
عاشق شدم و قطع شد از خویش امیدم
گفتم که چه آمد به سرت ای دل من ،گفت
برخورد نگاه و،پس از ان هیچ ندیدم
هر وقت کسی گفت تو را دوست...به سرعت
رد میشدم انگار،نه انگار شنیدم
این آه همان عاشق زار است که می گفت
یک روز الهی بچشی آنچه کشیدم
۲.۶k
۲۷ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.