مافیای خرگوشی
Part 2
*
بادیگارد: آقای پارک فرار کردن
کوک: چرا بر و بر منو نگاه میکنی برو دنبالش ( داد)
ا/ت: نیاااا تووو..لختم
کوو: باشه باشه
ته: اممم با اجازه رفتم اتاقت و یک دست لباس آوردم
ا/ت: اشکال نداره ممنونم..آخخ
کوک: چیشد؟
ا/ت: هیچی هیچی بدنم درد میکنه
*
ا/ت؛ سرخ* لنگ لنگ کنان اومدم پیششون..شما؟..عع شما همون خرگوش و ببر خرسه این
ته: ببر خرسه؟ :/
کوک:😂
ا/ت:دیگه مخلوطی چیکار کنم
ته: تت..تو خندیدی؟
کوک: جمع کردن خنده*
ا/ت: چیزی شده؟
کوک: نه بابا قات زده..اوو راستی اسم من جئون جونگ کوکه و اینم کیم تهیونگ ما مافیا ایم..و شما؟
ا/ت: منم پارک ا/ت هستم..خوشبختم..من به مافیا علاقه دارم ولی دوست ندارم رئیس مافیا بشم که به لطف پدرم امروز شدم ( اینجاشو با بغض گفت)
کوک: هی گریه نکن همچی درست میشه
ته: با بهت زده به جونگ کوک نگاه میکنه*
ا/ت: صبر کن..با عجله رفتم داخل و ورقه رو آوردم..بابام که فرار کرده خونه و باند هم مال منه..منم که از رئیس شدن خوشمنمیاد میخوام باندمو بهت بدم...
کوک و ته: چییی
کوک: مطمعنی؟
*
بادیگارد: آقای پارک فرار کردن
کوک: چرا بر و بر منو نگاه میکنی برو دنبالش ( داد)
ا/ت: نیاااا تووو..لختم
کوو: باشه باشه
ته: اممم با اجازه رفتم اتاقت و یک دست لباس آوردم
ا/ت: اشکال نداره ممنونم..آخخ
کوک: چیشد؟
ا/ت: هیچی هیچی بدنم درد میکنه
*
ا/ت؛ سرخ* لنگ لنگ کنان اومدم پیششون..شما؟..عع شما همون خرگوش و ببر خرسه این
ته: ببر خرسه؟ :/
کوک:😂
ا/ت:دیگه مخلوطی چیکار کنم
ته: تت..تو خندیدی؟
کوک: جمع کردن خنده*
ا/ت: چیزی شده؟
کوک: نه بابا قات زده..اوو راستی اسم من جئون جونگ کوکه و اینم کیم تهیونگ ما مافیا ایم..و شما؟
ا/ت: منم پارک ا/ت هستم..خوشبختم..من به مافیا علاقه دارم ولی دوست ندارم رئیس مافیا بشم که به لطف پدرم امروز شدم ( اینجاشو با بغض گفت)
کوک: هی گریه نکن همچی درست میشه
ته: با بهت زده به جونگ کوک نگاه میکنه*
ا/ت: صبر کن..با عجله رفتم داخل و ورقه رو آوردم..بابام که فرار کرده خونه و باند هم مال منه..منم که از رئیس شدن خوشمنمیاد میخوام باندمو بهت بدم...
کوک و ته: چییی
کوک: مطمعنی؟
*
بادیگارد: آقای پارک فرار کردن
کوک: چرا بر و بر منو نگاه میکنی برو دنبالش ( داد)
ا/ت: نیاااا تووو..لختم
کوو: باشه باشه
ته: اممم با اجازه رفتم اتاقت و یک دست لباس آوردم
ا/ت: اشکال نداره ممنونم..آخخ
کوک: چیشد؟
ا/ت: هیچی هیچی بدنم درد میکنه
*
ا/ت؛ سرخ* لنگ لنگ کنان اومدم پیششون..شما؟..عع شما همون خرگوش و ببر خرسه این
ته: ببر خرسه؟ :/
کوک:😂
ا/ت:دیگه مخلوطی چیکار کنم
ته: تت..تو خندیدی؟
کوک: جمع کردن خنده*
ا/ت: چیزی شده؟
کوک: نه بابا قات زده..اوو راستی اسم من جئون جونگ کوکه و اینم کیم تهیونگ ما مافیا ایم..و شما؟
ا/ت: منم پارک ا/ت هستم..خوشبختم..من به مافیا علاقه دارم ولی دوست ندارم رئیس مافیا بشم که به لطف پدرم امروز شدم ( اینجاشو با بغض گفت)
کوک: هی گریه نکن همچی درست میشه
ته: با بهت زده به جونگ کوک نگاه میکنه*
ا/ت: صبر کن..با عجله رفتم داخل و ورقه رو آوردم..بابام که فرار کرده خونه و باند هم مال منه..منم که از رئیس شدن خوشمنمیاد میخوام باندمو بهت بدم...
کوک و ته: چییی
کوک: مطمعنی؟
*
بادیگارد: آقای پارک فرار کردن
کوک: چرا بر و بر منو نگاه میکنی برو دنبالش ( داد)
ا/ت: نیاااا تووو..لختم
کوو: باشه باشه
ته: اممم با اجازه رفتم اتاقت و یک دست لباس آوردم
ا/ت: اشکال نداره ممنونم..آخخ
کوک: چیشد؟
ا/ت: هیچی هیچی بدنم درد میکنه
*
ا/ت؛ سرخ* لنگ لنگ کنان اومدم پیششون..شما؟..عع شما همون خرگوش و ببر خرسه این
ته: ببر خرسه؟ :/
کوک:😂
ا/ت:دیگه مخلوطی چیکار کنم
ته: تت..تو خندیدی؟
کوک: جمع کردن خنده*
ا/ت: چیزی شده؟
کوک: نه بابا قات زده..اوو راستی اسم من جئون جونگ کوکه و اینم کیم تهیونگ ما مافیا ایم..و شما؟
ا/ت: منم پارک ا/ت هستم..خوشبختم..من به مافیا علاقه دارم ولی دوست ندارم رئیس مافیا بشم که به لطف پدرم امروز شدم ( اینجاشو با بغض گفت)
کوک: هی گریه نکن همچی درست میشه
ته: با بهت زده به جونگ کوک نگاه میکنه*
ا/ت: صبر کن..با عجله رفتم داخل و ورقه رو آوردم..بابام که فرار کرده خونه و باند هم مال منه..منم که از رئیس شدن خوشمنمیاد میخوام باندمو بهت بدم...
کوک و ته: چییی
کوک: مطمعنی؟
۲.۷k
۱۴ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.