پارت (1) 🫂🖇❤
دوستان این فقط ی فیکه ایشالله اعضا همیشه سالم و سلامت باشن..
در ضمن این چند پارتی عاشقانه نیست و از اعضاست.
امروز روز کنسرت بود و ما اماده بودیم چون خیلی تمزین کرده بودیم
میخواستیم بهترینمونو به نمایش بزاریم
استف:خب اماده اید؟؟
پسرا:بله اماده ایم
کوک:ته .. خوبی؟؟
ته:عاره خوبم
کوک:چیزی شده؟
ته:ن خوبم واقعا*خنده*
استف:پس بفرمایید
پسرا رفتن روی صحنه شرو کردن به اجرا
ته:/
چند روزه پام خیلی درد میکنه سر تمرین ی دفه انگاری ی تیر زدن بهش(خدا نکنه)
ولی بعد چند ساعت توب شد دیگه اهمیت ندادم
روز کنسرت درد پام خیلی شدید تر شد نمیتونستم تحملش کنم خیلی بد بود ولی باید اجرا میکردم ی قرص خوردم ولی تاثیری نداشت بیخیال شدم
بعد کنسرت:/
کوک:/از اول کنسرت حواسم به ته بود اما انگاری حالش خوب نبود
یکم استراحت کردیم و لباسامونو عوض کردیم وخواستیم بریم سوار ماشین بشیم که ته خواست بیوفته گرفتمش
کوک:ته میگم خوب نیستی ینی نیستی بیا به دکتر بگیم
ته:کوک ولم کن میگم خوبم
کوک:ولی ..
ته رفت ولی لنگان لنگان راه میرفت
نامی:این چرا اینطوری راه میره؟؟
کوک:نمیدونم هر چی بهش میگم جوابمو نمیده
...
رسیدیم و وارد که شدیم ته افتاد رو زمین همه رفتیم سمتش
جین:ته خوبی؟؟
ته:...
جیهوپ:ته؟؟
ته:اهههههههههه
شوگا:چی شده؟؟
ته:پ..پام درد میکنه اههههههههه
جیمین:باید ببریمش دکتر
شوگا:این که نمیتونه راه بره چی میگی
جین:راست میگه باید دکترو خبر کنیم
جیهوپ:الان من زنگ میزنم
جیمین:پس بدو
اعضا تا رو بلند کرد و بردن اتاقش .
جین:بمون همینجا یکم دیگه تحمل کن الاناس که دکتر میاد
ته سرشو به نشونا تایید تکون داد..
بالاخره دکتر رسید..
جین:دکتر سریع باشید
دکتر:اوکی بریم
دکتر اومد ته رو معاینه کرد
دکتر:باید عکس بندازین از پاهاش
جین:نمیتونه راه بره چجوری ببریمش
دکتر:نمیدونم باید یجوری ببریمش
کوک:من میتونم بیارمش
کوک ته رو بغل کردو به سمت مارشین رفتن
بیمارستان:/
شوگا:چیشد دکتر؟؟
دکتر:چیز خاصی نیست خدارو شکر فقط به پاش زیاد فشار وارد شده انگار این فشار از خیلی وقت روشه
کوک:ولی چیزی نگفت
اینم چند پارتی که گفته بودم😁...
در ضمن این چند پارتی عاشقانه نیست و از اعضاست.
امروز روز کنسرت بود و ما اماده بودیم چون خیلی تمزین کرده بودیم
میخواستیم بهترینمونو به نمایش بزاریم
استف:خب اماده اید؟؟
پسرا:بله اماده ایم
کوک:ته .. خوبی؟؟
ته:عاره خوبم
کوک:چیزی شده؟
ته:ن خوبم واقعا*خنده*
استف:پس بفرمایید
پسرا رفتن روی صحنه شرو کردن به اجرا
ته:/
چند روزه پام خیلی درد میکنه سر تمرین ی دفه انگاری ی تیر زدن بهش(خدا نکنه)
ولی بعد چند ساعت توب شد دیگه اهمیت ندادم
روز کنسرت درد پام خیلی شدید تر شد نمیتونستم تحملش کنم خیلی بد بود ولی باید اجرا میکردم ی قرص خوردم ولی تاثیری نداشت بیخیال شدم
بعد کنسرت:/
کوک:/از اول کنسرت حواسم به ته بود اما انگاری حالش خوب نبود
یکم استراحت کردیم و لباسامونو عوض کردیم وخواستیم بریم سوار ماشین بشیم که ته خواست بیوفته گرفتمش
کوک:ته میگم خوب نیستی ینی نیستی بیا به دکتر بگیم
ته:کوک ولم کن میگم خوبم
کوک:ولی ..
ته رفت ولی لنگان لنگان راه میرفت
نامی:این چرا اینطوری راه میره؟؟
کوک:نمیدونم هر چی بهش میگم جوابمو نمیده
...
رسیدیم و وارد که شدیم ته افتاد رو زمین همه رفتیم سمتش
جین:ته خوبی؟؟
ته:...
جیهوپ:ته؟؟
ته:اهههههههههه
شوگا:چی شده؟؟
ته:پ..پام درد میکنه اههههههههه
جیمین:باید ببریمش دکتر
شوگا:این که نمیتونه راه بره چی میگی
جین:راست میگه باید دکترو خبر کنیم
جیهوپ:الان من زنگ میزنم
جیمین:پس بدو
اعضا تا رو بلند کرد و بردن اتاقش .
جین:بمون همینجا یکم دیگه تحمل کن الاناس که دکتر میاد
ته سرشو به نشونا تایید تکون داد..
بالاخره دکتر رسید..
جین:دکتر سریع باشید
دکتر:اوکی بریم
دکتر اومد ته رو معاینه کرد
دکتر:باید عکس بندازین از پاهاش
جین:نمیتونه راه بره چجوری ببریمش
دکتر:نمیدونم باید یجوری ببریمش
کوک:من میتونم بیارمش
کوک ته رو بغل کردو به سمت مارشین رفتن
بیمارستان:/
شوگا:چیشد دکتر؟؟
دکتر:چیز خاصی نیست خدارو شکر فقط به پاش زیاد فشار وارد شده انگار این فشار از خیلی وقت روشه
کوک:ولی چیزی نگفت
اینم چند پارتی که گفته بودم😁...
۵۷.۵k
۱۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.