بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
پیش از هر چیزی دقت داشته باشید که نه تنها مجبورنیستید به هرپرسشی توجه کنید و حتماً پاسخی درست، منطقی، مستند و مستدل ایفاد نمایید، بلکه فرموده گاه باید از کنار آنها با بی توجهی و محل نگذاشتن عبور نمود.
دقت شود که دعوت آنان از همگان برای پاسخ گویی،دو وجه دارد:یکی مطرح کردن خودشان! یعنی میخواهند بگویند: من خیلی مهم هستم و پرسشی دارم که کسی نمیتواند پاسخگوی آن باشد! و دیگری گرم کردن بازار خودشان در فرافکنی شبهات! چرا که بازار شبهه افکنان حرفهای و آماتور، فقط با توجه، انفعال و پاسخ دادن دیگران رونق می یابد!
اگر او مطلبی به ویژه از قرآن کریم را نخوانده، ندانسته و نفهمیده، باید برود بخواند، بداند و بفهمد، نه این که در فضای مجازی فراخوان بدهد تا دیگران به او پاسخ دهند!این روشهای شبهه پراکنی و ضد تبلیغی، بسیار کهنه و نخ نما شدهاند.
بسیارند افرادی که به عمرشان قرآن مجید را تلاوت ننمودهاند، چه رسد به این که در آیات، تأمل و تفکر نموده باشند، اما میکوشند تا به آن ایراد وارد کنند! این رویکرد نیز دو وجه دارد؛ وجه اول آن است که به قول معروف: کسی که از خود چیزی ندارد، با چسباندن خود به یک بزرگ، یا حمله به یک بزرگ، خودش را مطرح میکند و دوم آن که خود را مأمور، مسئول و مکلف به ضدتبلیغ علیه قرآن و اسلام میدانند!
برخی آنقدر حرص، کینه، دشمنی، لجاج و عجله دارند که حتی دقایقی برای مطالعه پیرامون آن چه میخواهد نقد کنند یا به چالش بکشند، وقت نمی گذارند.
قصه یوسف علیه السلام : گویی نویسنده توجه زیادی به روابط زن و مردو قصههای عشقی داشته و سریال های فارسی و هندی نیر زیاد می بیند که از قصۀ حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم، چیزی جز عشق زلیخا به یوسف، نظرش را جلب ننموده و نفهمیده است.(؟!)
در حالی که فرازهایی چون: توطئۀ قتل برادران حسود انداختن یک کودک به چاه دروغگویی به پدری که نبی الله بود نجات توسط یک کاروان رهگذر فروش او دربازار برده فروشان خریداری شدن توسط عزیز مصر توصیۀ همسرش در نگهداری از او به عنوان فرزند قصد زلیخا در تعرض و سوء استفاده جنسی به زندان افتادن ایشان قصۀ گفتگوها با دو هم سلولی و علم به تعبیر رویا که به آزادی او و ورودش به دربار منجر گردید صدارت بر اقتصاد مصر توزیع عادلانه محصولات و بالاخره بت شکنی و برچیدن نظام بتپرستی و سلطۀ بتپرستان، قصۀ عشق پدر به فرزند، تا حدّی که از گریه در فراق او و نگرانی برای او نابینا شد،قصّۀ بوی پیراهن یوسف که بینایی را بازگرداند،(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت اول :
پیش از هر چیزی دقت داشته باشید که نه تنها مجبورنیستید به هرپرسشی توجه کنید و حتماً پاسخی درست، منطقی، مستند و مستدل ایفاد نمایید، بلکه فرموده گاه باید از کنار آنها با بی توجهی و محل نگذاشتن عبور نمود.
دقت شود که دعوت آنان از همگان برای پاسخ گویی،دو وجه دارد:یکی مطرح کردن خودشان! یعنی میخواهند بگویند: من خیلی مهم هستم و پرسشی دارم که کسی نمیتواند پاسخگوی آن باشد! و دیگری گرم کردن بازار خودشان در فرافکنی شبهات! چرا که بازار شبهه افکنان حرفهای و آماتور، فقط با توجه، انفعال و پاسخ دادن دیگران رونق می یابد!
اگر او مطلبی به ویژه از قرآن کریم را نخوانده، ندانسته و نفهمیده، باید برود بخواند، بداند و بفهمد، نه این که در فضای مجازی فراخوان بدهد تا دیگران به او پاسخ دهند!این روشهای شبهه پراکنی و ضد تبلیغی، بسیار کهنه و نخ نما شدهاند.
بسیارند افرادی که به عمرشان قرآن مجید را تلاوت ننمودهاند، چه رسد به این که در آیات، تأمل و تفکر نموده باشند، اما میکوشند تا به آن ایراد وارد کنند! این رویکرد نیز دو وجه دارد؛ وجه اول آن است که به قول معروف: کسی که از خود چیزی ندارد، با چسباندن خود به یک بزرگ، یا حمله به یک بزرگ، خودش را مطرح میکند و دوم آن که خود را مأمور، مسئول و مکلف به ضدتبلیغ علیه قرآن و اسلام میدانند!
برخی آنقدر حرص، کینه، دشمنی، لجاج و عجله دارند که حتی دقایقی برای مطالعه پیرامون آن چه میخواهد نقد کنند یا به چالش بکشند، وقت نمی گذارند.
قصه یوسف علیه السلام : گویی نویسنده توجه زیادی به روابط زن و مردو قصههای عشقی داشته و سریال های فارسی و هندی نیر زیاد می بیند که از قصۀ حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم، چیزی جز عشق زلیخا به یوسف، نظرش را جلب ننموده و نفهمیده است.(؟!)
در حالی که فرازهایی چون: توطئۀ قتل برادران حسود انداختن یک کودک به چاه دروغگویی به پدری که نبی الله بود نجات توسط یک کاروان رهگذر فروش او دربازار برده فروشان خریداری شدن توسط عزیز مصر توصیۀ همسرش در نگهداری از او به عنوان فرزند قصد زلیخا در تعرض و سوء استفاده جنسی به زندان افتادن ایشان قصۀ گفتگوها با دو هم سلولی و علم به تعبیر رویا که به آزادی او و ورودش به دربار منجر گردید صدارت بر اقتصاد مصر توزیع عادلانه محصولات و بالاخره بت شکنی و برچیدن نظام بتپرستی و سلطۀ بتپرستان، قصۀ عشق پدر به فرزند، تا حدّی که از گریه در فراق او و نگرانی برای او نابینا شد،قصّۀ بوی پیراهن یوسف که بینایی را بازگرداند،(ادامه دارد...)
۶۳۵
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.