★♪„[ᴊᴋ]”♪★
★♪„[ᴊᴋ]”♪★
#تکپارتی_درخواستی
[وقتی کتک میزد و ..]
به سمتش رفت و بو*سه ای رو گونه هاش کاشت و لب زد
کوک : فرشته ی من ! ازت عذ میخوام،قبولش میکنی ؟
هیچوقت،هیچوقت نمیتونست نه رو به مردی که جلوش ایستاده بود بگه !
ولی خودشو کنترل کرد و بالاخره جواب منفی داد..
روکآ : نه،م..من نمیتونم،من..من کنار تو جام امن نیست !!
با گفتن این مطمئن بود که قلبش خورد شد،مثل گلدونی که با خوردن سنگ بهش به زمین افتاد و پودر شد!
نزدیکش ش
د و با چشمایی که پراز خون بود بهش خیره شد و لب زد
کوک : من..من فقط داروهام رو مصرف نکردم ! منو ببخش پرنسسم.
با حرفی که زد باعث شد درد قلبش بیشتر بشه..جواب داد
روکآ : من باید تاوانشو بدم ؟
هیچ توجهی به حرف روکآ نکرد و لب زد
کوک :منو ببخش فرشتهام !
باتردید جواب داد
روکآ :برای آخرین بار.
لبخندی از روی خوشحالی زد و بو*سه ای رو لب های روکآ کاشت.
کوک : عاشقتم پرنسسم:)
"پایان"
ببخشید اگه بد بود🥲🫶🏻
#تکپارتی_درخواستی
[وقتی کتک میزد و ..]
به سمتش رفت و بو*سه ای رو گونه هاش کاشت و لب زد
کوک : فرشته ی من ! ازت عذ میخوام،قبولش میکنی ؟
هیچوقت،هیچوقت نمیتونست نه رو به مردی که جلوش ایستاده بود بگه !
ولی خودشو کنترل کرد و بالاخره جواب منفی داد..
روکآ : نه،م..من نمیتونم،من..من کنار تو جام امن نیست !!
با گفتن این مطمئن بود که قلبش خورد شد،مثل گلدونی که با خوردن سنگ بهش به زمین افتاد و پودر شد!
نزدیکش ش
د و با چشمایی که پراز خون بود بهش خیره شد و لب زد
کوک : من..من فقط داروهام رو مصرف نکردم ! منو ببخش پرنسسم.
با حرفی که زد باعث شد درد قلبش بیشتر بشه..جواب داد
روکآ : من باید تاوانشو بدم ؟
هیچ توجهی به حرف روکآ نکرد و لب زد
کوک :منو ببخش فرشتهام !
باتردید جواب داد
روکآ :برای آخرین بار.
لبخندی از روی خوشحالی زد و بو*سه ای رو لب های روکآ کاشت.
کوک : عاشقتم پرنسسم:)
"پایان"
ببخشید اگه بد بود🥲🫶🏻
۷.۲k
۰۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.