Rain/باران
~♡•☆Rain☆•♡~
تاریکی و سیاهی شب،با هوای سرد و باران رگباری ترکیب شده بود.قطرات آب،از آسمان تاریک شب به سمت زمین درحال سقوط بودند.
ابرهای سیاه شب،رعد میزدند و تاریکی شب را با رعد و برق روشن میکردند.با هر رعدی که میزد، آن آسمان تاریک و سیاه را روشن و درخشان میکرد.
قطرات باران،همچو رگباری از گلوله بر زمین میزدند.انگار که قصد شکافتن زمین را داشتند.گلولههایی از جنس آب.
بادی که با تندی میوزید،آن گلولههای آبی را به این سو و آن سو میبرد.
در آن شب تاریک و سوت و کور،این تنها صدای قطرات باران بود که به گوش میرسید.صدای رگبارهایی از قطرات آب باران...
تاریکی و سیاهی شب،با هوای سرد و باران رگباری ترکیب شده بود.قطرات آب،از آسمان تاریک شب به سمت زمین درحال سقوط بودند.
ابرهای سیاه شب،رعد میزدند و تاریکی شب را با رعد و برق روشن میکردند.با هر رعدی که میزد، آن آسمان تاریک و سیاه را روشن و درخشان میکرد.
قطرات باران،همچو رگباری از گلوله بر زمین میزدند.انگار که قصد شکافتن زمین را داشتند.گلولههایی از جنس آب.
بادی که با تندی میوزید،آن گلولههای آبی را به این سو و آن سو میبرد.
در آن شب تاریک و سوت و کور،این تنها صدای قطرات باران بود که به گوش میرسید.صدای رگبارهایی از قطرات آب باران...
۸.۷k
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.