فیک کوک ( پشیمونم ) پارت ۳۴
از زبان ا/ت
توی لحظه یه بوسه شیرین بودیم و کم کم داشت به تخت خطم میشد که حالت تهوع گرفتم
جونگ کوک رو هولش دادم و بدو بدو رفتم دستشویی
جونگ کوک اومد پشت سرم و موهام رو جمع کرد بعده چند ثانیه لب و دهنم رو شستم سرم رو آوردم بالا تکیه دادم به سینه جونگ کوک گفتم : آی سرم درد میکنه
موهام رو نوازش کرد و گفت : از اثرات اون آب جو هایی که خوردی
رفتم رو تخت دراز کشیدم چشمام رو بستم و دیگه چیزی نفهمیدم
از زبان جونگ کوک
خوابید ملافه رو کشیدم روش خودمم کنارش دراز کشیدم برگشت و بغلم کرد دستم رو گذاشتم روی کمرش محکم بغلش کردم عطرش رو از گردنش حس میکردم
( صبح )
از زبان ا/ت
صبح با صدای گوشیم از خواب بیدار شدم تو بغل جونگ کوک بودم نگاش کردم و یه لبخند زدم
گو
توی لحظه یه بوسه شیرین بودیم و کم کم داشت به تخت خطم میشد که حالت تهوع گرفتم
جونگ کوک رو هولش دادم و بدو بدو رفتم دستشویی
جونگ کوک اومد پشت سرم و موهام رو جمع کرد بعده چند ثانیه لب و دهنم رو شستم سرم رو آوردم بالا تکیه دادم به سینه جونگ کوک گفتم : آی سرم درد میکنه
موهام رو نوازش کرد و گفت : از اثرات اون آب جو هایی که خوردی
رفتم رو تخت دراز کشیدم چشمام رو بستم و دیگه چیزی نفهمیدم
از زبان جونگ کوک
خوابید ملافه رو کشیدم روش خودمم کنارش دراز کشیدم برگشت و بغلم کرد دستم رو گذاشتم روی کمرش محکم بغلش کردم عطرش رو از گردنش حس میکردم
( صبح )
از زبان ا/ت
صبح با صدای گوشیم از خواب بیدار شدم تو بغل جونگ کوک بودم نگاش کردم و یه لبخند زدم
گو
۲۲۵.۸k
۱۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.