پارت 5

صبح
ات:(بیدار شدم و مویچیرو کمکم کرد تا بتونم وایسم) ممنون
مویچیرو: خواهش
ات: شاید بتونم راه برم
مویچیرو: اگه بیوفتی میگیرمت
ات: باشه (بالحن خجالتی)
مویچیرو: خجالت نکش
ات: باشه
مویچیرو: حالا بیا بریم
ات: باشه
(توی راه بودیم و داشتیم راه میرفتیم)
ات:(داشتم میوفتادم که مویچیرو بغلم کرد) ببخشید
مویچیرو: معذرت خواهی نکن من که گفتم اگه بیوفتی میگیرمت
ات: باشه
(رسیدیم به اقامتگاه مه)
مویچیرو قراره چند مدت پیش خودم بمونی
ات: چیی نمیشه براتون زحمت میشه
مویچیرو: تا وقتی که کامل خوب شدی پیشم میمونی
ات: باش
مویچیرو: خوبه
ات: ببینم حالا اتاق من کجاس
مویچیرو: دنبالم بیا
(وارد یه اتاق زیبا شدیم)
مویچیرو: اینجا مال توئه
ات: ممنون
مویچیرو: خواهش میکنم بهتره استراحت کنی
ات: باشه
(مویچیرو رفت بیرون و من خوابم برد)
مویچیرو:(چه دختر با ادبی هست چطوری باید بهش بگم)
ات:(رفتم بیرون که دیدم مویچیرو داره با شاگرداش تمرین میکنه دیدم داره بهشون سخت میگیره) به نظرم باید یکم بهشون آسون بگیری
مویچیرو: ات تو اینجایی نه باید سخت بگیرم اینجوری تنبل میشند
ات: لطفایکم آسون بگیر(با حالت بامزه)
مویچیرو: باشه(چطوری بهت نه بگم) اهای شماها میتونید برید استراحت کنید
همه: باشه