اوج پروانه: پارته بیست و سوم/اسم: مبارزه نهایی
.از زبانه راوی.
.
اروکوداکی: توی ازمونه اخرتون شما با هم مبارزه میکنید
هردو تعجب کردن معلوم بود نمیخواستن اینکارو کنن
کانائه: ا. اما
ازوکوداکی اومد سمتشونو رو پاش نشست تا هم اندازشون بشه
اروکوداکی: شما خیلی قوی هستید مطمئنم میتونید (لحنه ارامش بخشی)
دوتا خواهر نفسشونو بیرون دادن و به زور لبخند زدن
بعده مدتی شروع شد
اروکوداکی: سه دو یککک!
اون دوتا خواهر محو شدن
بعد تو هوا ضاحر شذن
با تمامه نیرو حمله کردن
مبارزه داشت طولانی میشد و اونا هنوز دست بردار نبودن
تقریبا سه ساعت بعد اونا بابته اینکه تموم شه به سمته هم گارد گرفتن و دویدن و تا شمشیراشون خورد به هم یکی تو هوا تکه تکه شدن
هردو ترسیدن
اونا در این حد قوی شدن؟!
مبارزه تموم شد
اونا زخماشونو درمان کردن و به زمینه تمرین رفتن
اروکوداکی دستاشو گذاش رو سرشون و بهع بغلشون کرد
اروکوداکی: کارتون عالی بود...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیله خب اینم از این پارت💜
ببخشید افتضلح بود جبران میکنم و اینکه این بارت باید با تخیله زیادی خونده شه💙
فعاا سایونارااا🌌
.
اروکوداکی: توی ازمونه اخرتون شما با هم مبارزه میکنید
هردو تعجب کردن معلوم بود نمیخواستن اینکارو کنن
کانائه: ا. اما
ازوکوداکی اومد سمتشونو رو پاش نشست تا هم اندازشون بشه
اروکوداکی: شما خیلی قوی هستید مطمئنم میتونید (لحنه ارامش بخشی)
دوتا خواهر نفسشونو بیرون دادن و به زور لبخند زدن
بعده مدتی شروع شد
اروکوداکی: سه دو یککک!
اون دوتا خواهر محو شدن
بعد تو هوا ضاحر شذن
با تمامه نیرو حمله کردن
مبارزه داشت طولانی میشد و اونا هنوز دست بردار نبودن
تقریبا سه ساعت بعد اونا بابته اینکه تموم شه به سمته هم گارد گرفتن و دویدن و تا شمشیراشون خورد به هم یکی تو هوا تکه تکه شدن
هردو ترسیدن
اونا در این حد قوی شدن؟!
مبارزه تموم شد
اونا زخماشونو درمان کردن و به زمینه تمرین رفتن
اروکوداکی دستاشو گذاش رو سرشون و بهع بغلشون کرد
اروکوداکی: کارتون عالی بود...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیله خب اینم از این پارت💜
ببخشید افتضلح بود جبران میکنم و اینکه این بارت باید با تخیله زیادی خونده شه💙
فعاا سایونارااا🌌
۴.۵k
۰۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.