وقتی بهت خیانت میکنه پارت 2

--------پرش زمانی به ساعت 4---------
...ویو ا/ت...
حوصلم داره میپوکه چیکار کنممممم..... فهمیدم به جیا(دوست ا/ت)زنگ میزنم بریم بیرون امید وارم خونه باشه
بعد سه بوق جواب داد
....مکالمه ا/ت با جیا.....
ا/ت=سلام کجایی چه خبر
جیا=هیچی حوصلم سر رفته گفتم بیام سریال ببینم که تو زنگ زدی
ا/ت =زنگ زدم گفتم که باهم بریم پارتی ....میای
جیا=من که پایم...ولی...مگه کوک اجازه میده
ا/ت=تو نگران نباش من یجوری اجازشو میگیرم
جیا= باشه پس اگه اجازه داد ساعت 6 بیا دنبالم باهم بریم
ا/ت=باشه ..بای
جیا=بای
....پایان مکالمه....
بعد اینکه با حیا خدافظی کردم زنگ زدم به کوک که ازش اجازه بگیرم نمیدونم چش شده که تا زنگ زدم جواب داد شاید برای صبحه که نگرانم شده
(واییییییی دوباره مکالمه)
...مکالمه ا/ت با کوک....
کوک=ا/ت چی شده خوبی
ا/ت=اره بابا خوبم ....چیزه میخواستم یه چیزی بهت بگم
کوک=چیشده!
ا/ت=اممم...چیزه....میشه من برم پارتی.....قول میدم لباس باز نپوشم قول میدم ساعت 10خونه باشم میزاری برم لطفاااااا
کوک=باشه به یه شرط به حرفایی که زدی عمل کنی عکستم وقتی آماده شدی بفرست تا مطمئن شم لباست باز نیست و آرایشی غلیظ نیست باشه..
ا/ت=باشههه خیلی ممنونم کوک خدافظ
کوک=خدا..
کوک تا اومد حرف بزنه ا/ت گوشی رو قطع کرد (بی تربیت)
...پایان مکالمه...
تمام این مدتی که کوک با ا/ت حرف میزد یکی پشت در بود یعنی کی بود ؟! کسی چه می‌دونه آقای چان که برای قرار داد بو یا لیا؟