عشق و نفرت
عشق و نفرت
p10
ویو ات
رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم و لباسامو پوشیدم موهام چون خیلی بلند بودن یکم طول کشید تا خشکشون بکنم بعد یه میکاپ لایت انجام دادم و سریع از اتاق زدم بیرون که کو ک موچموگرفت
_به به خشگل خانم کجا میرفتین ؟؟؟
+خوب راستش اهان ..میخخوام برم بیرون
_وایسا منم بیام
+نعععععع (عربده)
_چرااااا؟؟؟
+چون ...چون.. من قراره با بیبم برم بیرون 😉
_جانممممممم؟؟؟بیبم؟؟؟؟؟؟ایشون کیه ؟؟؟کی باهاش اشنا شدی ؟؟؟چطوری اشناشدی؟؟؟چند وقته میشناسیش ؟؟؟،پسره یا دوختره؟؟؟؟؟
+کوک عشقم نفس بگیر بعدا بهت میگم دیرم شدع همینجوری الان برسه همش غر میزنه بزار برم دیگه گیر نده لطفاااااا(اخرشو به صورت کیوتتت گفت)
_باشه ولی یادم نگه داش ....یا لحظه تو به من گفتی عشقممم😯🤔
+اره عشقم فعلا
_برگشتی حرف میزنیم فعلا
ات کا بدو بدو داشت میرفت با سمت در عمارت که یه دفعه اوفففی میکشه وبرمیگرده سمت کوک و به لباش یه بوسه کوچیک زد و گفت فعلا و در رفت
ویو کوک
نمیدونستم با کی میره پس یه بادیگارد گذاشتم که بهم بگه ات کجاست کجا میره و چی کار میکنه ولی چیزی که ات گفت خیلی خوش حالم کرد و با کاری که کرد فهمیدم عاشقم شده
بریم پیش چای وون و ات
+های بیب ببخشید دیر کردم طول کشید
÷مشکلی نیس .بریم؟؟
+بزن بریم 😉
+نه وایسااااااااا
÷چی شده چرا داد میزنی کر شدم
+خشگله .کیوت .جذاب .عشقم .خلو چل من میشه من بلونم تولوخدا
÷چه جوری چشاتو اونجوری میکنی (کیوت مانند و رویایی و مظلوم) بیا بشین
+میسی
ویو
چای وون و ات رفتن خرید دقیقا ساعت ۵ رفتن تونه ی چای وون و هر کی به اتاق خودش رفت (بچه ها بببینید ات و چای وون تونه های جدا دارن و چای وون تو خونه ات اتاق خودش رو داره و ات هم تو خونه ی چای وون )
دوش گرفتن و اماده شدن وبه راه افتادن تا برن به بار
ویو کوک
پسرا بهم زنگ زدن (منظورم اعضا بود)که قراره بریم بار با اسم..... وساعت ۷ باید اونجا باشیم
منم گفتم اوکی ورفتم دوش گرفتم و یه تیپ زدم که ساعت شد ۶ نیم وبا ماشینم حرکت کردم سمت بار تو راه به ات زنگ زدم ولی جواب نداد پس بهش پیام دادم چون قبلش به بادیگاردی که برای ات گذاشته بودم گفتم که برگرده چون اگه ات میفهمید ناراحت میشد پس پیام دادم وگفتم که با دوستام بیرونم واونم گفت اوکی
ویو
او و چای وون میرسن بار وبعد از ۱۰ دقیقه اعضا به همراه کوک میرسن ومیرن داخل و سفارش میدن بعداز ۶ دقیقه وقتی ات میره دست شوییی کهههه....
ویو ات
رسیدیم بار رفتیم تو و بعدش گارسون اومد وسفارش دوتا ویسکی دادیم بعد از چند دقیقه ویسکی رو اورد من رفتم سرویس وقتی داشتم برمیگشتم خوردم به یه پسر .....
از تیپش مشخص بود جذاب هستش و خوش سلیقه ولی وقتی پاشدم از زمین و ازش عذرخواهی کردم با چیزی که دیدم خشکم زددد
p10
ویو ات
رفتم یه دوش ۵ مینی گرفتم و لباسامو پوشیدم موهام چون خیلی بلند بودن یکم طول کشید تا خشکشون بکنم بعد یه میکاپ لایت انجام دادم و سریع از اتاق زدم بیرون که کو ک موچموگرفت
_به به خشگل خانم کجا میرفتین ؟؟؟
+خوب راستش اهان ..میخخوام برم بیرون
_وایسا منم بیام
+نعععععع (عربده)
_چرااااا؟؟؟
+چون ...چون.. من قراره با بیبم برم بیرون 😉
_جانممممممم؟؟؟بیبم؟؟؟؟؟؟ایشون کیه ؟؟؟کی باهاش اشنا شدی ؟؟؟چطوری اشناشدی؟؟؟چند وقته میشناسیش ؟؟؟،پسره یا دوختره؟؟؟؟؟
+کوک عشقم نفس بگیر بعدا بهت میگم دیرم شدع همینجوری الان برسه همش غر میزنه بزار برم دیگه گیر نده لطفاااااا(اخرشو به صورت کیوتتت گفت)
_باشه ولی یادم نگه داش ....یا لحظه تو به من گفتی عشقممم😯🤔
+اره عشقم فعلا
_برگشتی حرف میزنیم فعلا
ات کا بدو بدو داشت میرفت با سمت در عمارت که یه دفعه اوفففی میکشه وبرمیگرده سمت کوک و به لباش یه بوسه کوچیک زد و گفت فعلا و در رفت
ویو کوک
نمیدونستم با کی میره پس یه بادیگارد گذاشتم که بهم بگه ات کجاست کجا میره و چی کار میکنه ولی چیزی که ات گفت خیلی خوش حالم کرد و با کاری که کرد فهمیدم عاشقم شده
بریم پیش چای وون و ات
+های بیب ببخشید دیر کردم طول کشید
÷مشکلی نیس .بریم؟؟
+بزن بریم 😉
+نه وایسااااااااا
÷چی شده چرا داد میزنی کر شدم
+خشگله .کیوت .جذاب .عشقم .خلو چل من میشه من بلونم تولوخدا
÷چه جوری چشاتو اونجوری میکنی (کیوت مانند و رویایی و مظلوم) بیا بشین
+میسی
ویو
چای وون و ات رفتن خرید دقیقا ساعت ۵ رفتن تونه ی چای وون و هر کی به اتاق خودش رفت (بچه ها بببینید ات و چای وون تونه های جدا دارن و چای وون تو خونه ات اتاق خودش رو داره و ات هم تو خونه ی چای وون )
دوش گرفتن و اماده شدن وبه راه افتادن تا برن به بار
ویو کوک
پسرا بهم زنگ زدن (منظورم اعضا بود)که قراره بریم بار با اسم..... وساعت ۷ باید اونجا باشیم
منم گفتم اوکی ورفتم دوش گرفتم و یه تیپ زدم که ساعت شد ۶ نیم وبا ماشینم حرکت کردم سمت بار تو راه به ات زنگ زدم ولی جواب نداد پس بهش پیام دادم چون قبلش به بادیگاردی که برای ات گذاشته بودم گفتم که برگرده چون اگه ات میفهمید ناراحت میشد پس پیام دادم وگفتم که با دوستام بیرونم واونم گفت اوکی
ویو
او و چای وون میرسن بار وبعد از ۱۰ دقیقه اعضا به همراه کوک میرسن ومیرن داخل و سفارش میدن بعداز ۶ دقیقه وقتی ات میره دست شوییی کهههه....
ویو ات
رسیدیم بار رفتیم تو و بعدش گارسون اومد وسفارش دوتا ویسکی دادیم بعد از چند دقیقه ویسکی رو اورد من رفتم سرویس وقتی داشتم برمیگشتم خوردم به یه پسر .....
از تیپش مشخص بود جذاب هستش و خوش سلیقه ولی وقتی پاشدم از زمین و ازش عذرخواهی کردم با چیزی که دیدم خشکم زددد
۴.۷k
۲۸ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.