فقط مال من باش پارت ۴۸

کوک:خیله خوب عشقم نکن قیافتو اونجوری من:🙂 کوک:نکن نمیاما من:چرا خوب کوک:چون چون مردا:☺ کوک:چیه به چی نگاه میکنید مردا:هیهیهیچی کوک:گمشید برید از اینجا مردا:باشه باشه بعد گازشو گرفتن رفتن جونگ کوک برگشت طرفم اومد یکم جلو تر کوک:خوب کلمم جا موند چون قلبمو ذوب میکنی و دوست ندارم این قیافتو آدمایی مثل اینا ببینن فقط من بعد رفتم جلوش لباسشو گرفتم من:یعنی اینم مال تو کوک:هرچیزی که مربوط به تو باشه مال منه حتی من:حتی چی کوک:نگاهت و لبات من:میکشمتا انقدر دلبری نکن کوک:فعلا شما داری با اون نگاهت دلبری میکنی نه من من:تو داری با حرفات و زبونت دلبری میکنی کوک:هوم اینم یه چیزی بعد از تو کیفم یه جعبه در آورد من:دادام ببین اینو مال تو ولنتاینت مبارک کوک:وایی این چیه ولی قرار بود من کادوتو بدم صبر کن رفت سمت ماشین کادوشو آورد منو برد تو پارک و رفتیم زیر درخت جونگ کوک چسبید به درخت بعد کادوشو نشونم داد توشو دیدم یه گردنبند خوشگله قلب بود من:واییی چه خوشگله کوک:میدونستم خوشت میاد بخاطر همین خریدم من:خیلی قشنگه کوک:برگرد تا برات بندازم من:باشه بعد برگشتم اونم موهامو جمع کرد اونوری بعد گردنبند و بست یدونه بوسم زد رو گردنم برگشتم موهامو درست کرد من:حالا نوبت منه بعد کادومو دادم توش دو تا دست بند بود ست زن و مرد بازش کردم کوک:واییی دستبند من:اوهوم باهم ست میکنیم بعد دستبند و باز کردم انداختم تو دستش اونم مال من انداخت کوک:بلنتاین مبارک من:بلنتاینمون مبارک 😍 بعد گرفتیم همو بغل کردیم کوک:درسته بلنتاینمون هوم کوک:حالا برای این روز قشنگ میخوام ببرمت جنگل من:واقعا کوک:اوهوم بدو بریم من:باشه بعد دوییدیم رفتیم تو ماشین جونگ کوک رفتیم سمت جنگل دست منو گرفت باید از رو یه تپه سنگ میپریدیم پایین جونگ کوک رفت پایین همون موقع دست منو گرفت آوردم دور کمرمم گرفت چرخوندم گذاشتم رو زمین همون موقع لبامو بوسید یه تک بوسه بعد رفتیم کوک:بپا نخوری زمین من:باشه رسیدیم ته جنگل من:جونگ کوک جلوتر نریم کوک:یکم دیگه بریم من:میترسم راهو گم کنیم بعد بمونیم تو جنگل کوک:نترس من هستم تا وقتی منو داری از هیچی نترس هیچی من:باشه خیالم از تو راحته کوک:حالا بچسب به من من:باشه چسبیدم به جونگ کوک رفتیم تو ته جنگل دیگه داشت شب میشد من:جونگ کوک اشتباه نیومدیم کوک:نمیدونم من:جونگ کوک بیا برگردیم من حسه خوبی ندارم کوک:نترس فقط پیشم باش من:باشه جونگ کوک دستشو ول کرد منم پشتش میرفتم اصلا نمیدونستم یه چاله گنده اونجاست یهو پامو گذاشتم رفتم پایین داد زدم من:جونگ کوک کوک:یونا من دیگه افتادم کوک:یونا من:آییی جونگ کوک کوک:عشقم میارمت بالا من:باشه جونگ کوک زود باش فقط سرم گیج میره پامم پیچ خورده کوک:اومدم